به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل
داتیکان: ماجرای طول و دراز پرونده سعید مرتضوی در حالی با محکومیت قطعی به دو سال حبس تعزیری به مراحل آخر خود رسید که در این حین، محکومیت مصطفی ترک همدانی وکیل مدافع شاکیان سعید مرتضوی به ده ماه حبس تعزیری و 40 ضربه شلاق تعزیری جای تعجب دارد. محکومیت وی در پی شکایت سعید مرتضوی مبنی بر انتشار اخبار محکومیت مرتضوی که هنوز حکم قطعی آن صادر نشده بود، صورت گرفت. بر اساس ماده 353 قانون آئین دادرسی کیفری، عمل آقای مصطفی ترک همدانی در حکم افتراء دانسته شده و وی در دادگاه بدوی به حبس و شلاق تعزیری محکوم شده است، این در حالی است که خود آقای همدانی مدعی است در گفتگو با سایت ایلنا، هیچ اسمی از شاکی نبرده است. وکیل آقای مطهری و خزعلی با ارسال یادداشتی برای داتیکان، نسبت به رأی صادره واکنش نشان داد و در پی آن چند کلامی را با همکاران وکیل خود در میان گذاشت.
سرانجام و پس از سه پرونده متوالی دادنامهای از دادگاه نخستین کیفری با اتهام افترا به سعید مرتضوی صادر شد. هرچند که فرآیند رسیدگی در دادسرا و دادگاه استاندارد و بازپرس و قاضی محترم با متانت استدلالهایم را شنیدند و از بردن اموال کارگران در سازمان تامین اجتماعی و عدم استردادش و اختلاسها در آن سازمان گفتگو شد اما سرانجام به دلیل تعارض در برداشت قانونی عنصر جرم افترا و علیرغم اینکه در مصاحبهام با خبرگزاری ایلنا هیچ نامی از شاکی نبرده بودم، به مجازات اشدِ زندان و شلاق محکوم شدم.
البته این رای قابل تجدیدنظر است اما لازم دانستم خطاب به همکاران محترمم نکاتی را به عنوان برادر کوچکتر عرض کنم. ورود در عرصه وکالت میطلبد تا به جز کسب درآمد حلال، از تلاش اجتماعی در بهبود دنیای پیرامون خویش غافل نشویم. همانگونه که در صنف نانوایان، این دغدغه درباره کیفیت آرد و پخت نان و در صورت ضرورت پیگیری از سازمان غله و ... امری طبیعی است، در میان وکلا نیز رخدادهایی که نتیجهاش آسیب به مردم "ونه الزاما موکلانمان" است، باید حساسمان کند.
اگر "آتش به اختیاری" در امر به معروف و نهی از منکر برای دیگر مشاغل اختیاری باشد، برای ما اجباری است همانگونه که وکلای کشورهای همسایه به ویژه ترکیه و پاکستان در این امور زبانزد هستند.
مردم وکلای دادگستری را کارشناسانی میدانند که قدرت اجرا دارند و اگر پیرزنی در فلان روستای دورافتاده کشور توان پیگیری و اظهارنظر کارشناسی فلان مشکل را نداشته باشد، بار آن بردوش وکلا است.
و البته چنین نیست که همکارانم تاکنون اهل سکوت بودهاند اما گاهی لازم است که همدیگر را در این امور متذکر شویم. دوستان نزدیکم تایید میکنند پروندههای شیرآلوده به پالم، بنزین پتروشیمی، پارازیت، و تخلفات کلان مدیر عامل سابق سازمان برای من و همکارانم بیدردسر نبود و این آخری مایه محکومیتم نیز شد اما هیچ بهانهای برای سکوت و دست بردست نهادن نیست، چه آنکه این پروانه وکالت، امانت سپهر عدالت در دستمان است.
به هرحال نسبت به این رای تجدیدنظرخواهی خواهی خواهم کرد و اساسا از زندان رفتن و شلاق خوردن مانند هر انسان دیگر خوشحال نیستم و استقبال نمیکنم، اما به هرحال دلسرد نباید و ناامید نشاید!
و لااقل به قول حضرت سعدی:
به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل
اگر که کام نیابم به قدر وسع بکوشم.
روزگاری است که باید خودمان را از چرخه فساد سازمان یافته دور کرده ، مدعی دزدان یقه سفید بیت المال شویم و امیدوار بر زدودن قاضی فاسد غده صفتی باشیم که با اتصال به هر دستگاه و سازمان ریشه تعفن فساد را میپراکنند و قضات باشرف، خوشنام و پاکیزه دادگستری را بدنام میکنند.
قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
بگو بار خدايا تويى كه فرمانفرمايى هر آن كس را كه خواهى فرمانروايى بخشى و از هر كه خواهى فرمانروايى را باز ستانى و هر كه را خواهى عزت بخشى و هر كه را خواهى خوار گردانى همه خوبيها به دست توست و تو بر هر چيز توانايى
*اصل دادنامه