آیا مجازات قانونی برای عمل پدر «نگار» عادلانه است؟
داتیکان: کجای کار ما ایراد دارد که باید دختری از سوی پدرش به خاطر معلولیت جسمی و ذهنی به دار آویخته شود؟ اگر این امر به واسطه این است که قانون این جسارت را به والدین داده که هرگونه که میخواهند با کودک خود برخورد کنند و کمترین مجازاتی نیز مرتکب نشوند، باید قانون تغییر کند. اگر جامعه این اجازه را داده است، جامعه باید اصلاح شود و اگر این افراد که هر روز بیشتر نیز میشوند به واسطه مشکلات روانی و روحی دست به چنین جنایاتی میزنند، باید راه دیگری اندیشید. خبر به دار آویختن «نگار»، کودک معلول کرجی از سوی پدرش چنان غمانگیز و وحشتناک است که دوباره درد از دست رفتن دختران این کشور در یکی دو سال اخیر تازه میشود. با این حال ماجرای «نگار» شاید کمی تلختر از داستان «آتنا، اهورا، کیمیا، ستایش و ....» باشد که عموما از سوی غیر والدین خودشان به قتل رسیدهاند. ضرب و شتم و به دار آویختن «نگار» از سوی پدرش علاوه بر اینکه زنگ خطر بسیار جدی برای جامعه ایران محسوب میشود، از چند منظر قابل تأمل است. داتیکان در گفتگو با فریده غیرت و زهره ارزنی، وکیل و فعال در زمینه حقوق زنان، به بررسی این مسائل پرداخت.
فریده غیرت در ابتدا با ابراز تأسف از این ماجرا اظهار داشت: «کل داستان باعث تاسف است. پدری خودش را مالک جسم فرزندش میداند و چنین حرکت وحشیانهای را درباره وی انجام میدهد. این مسأله متاسفانه هم ناشی از نقصان قوانین تربیتی است که ما در مورد جایگاه پدر نسبت به فرزند داریم و اختیاری که قانون به پدر درباره فرزند داده است و هم ناشی از شرایط نابسامان اجتماع است.»
غیرت در ادامه گفت: «اینکه قانون حق تربیت فرزندان را بر عهده والدین گذاشته است، به این معنی نیست که آنها مالک جسم و جان فرزندان هستند. این یک حرکت وحشیانه و غیر انسانی است و ما چنین حقی برای هیچ شخصی قائل نیستیم. متأسفانه این تفکر در برخی از آقایان وجود دارد که خود را مالک خانم و فرزندان خود میدانند، این در حالی است که چنین تفکری منجر به بروز خشونت خواهد شد و باید مقابل اینگونه تفکر ایستاد.»
این وکیل دادگستری در ادامه به جایگاه قانون در این خصوص پرداخت و افزود: «متأسفانه قانون ما دچار ایراد است و باید نسبت به این موضوع تجدید نظر جدی صورت گیرد. علاوه بر این، تنها اصلاح قانون منجر به توقف این گونه خشونتها نخواهد شد بلکه نحوه تعلیم و آموزش از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. این تعلیم میتواند هم در مدارس باشد و هم در مساجد و تکایا. من همواره جایگاه مثبت این مکانها را برای ارشاد گوشزد کردهام. ارشاد فقط این نیست که اگر تار موی دختری بیرون بود او را کتک بزنیم، ارشاد این است که هیچ شخصی مالک
شخص دیگری نیست. فرزند تحت سرپرست است برای پرورش و تربیت نه برای مالکیت بر جان وی.»
غیرت در پایان به مجازات پدر «نگار» اشاره کرد و در این زمینه گفت: «به نظر بنده، این شخص مرتکب قتل عمد شده و باید به مجازات اعدام محکوم شود. هرچند در قانون ما پدر و جد پدری اگر مرتکب قتل فرزندانشان شوند، اعدام نمیشوند ولی اقدام این فرد روح جامعه را جریحه دار کرده است و اگرچه تعیین مجازات چنین شخصی در صلاحیت من نیست ولی من مجازات این فرد را اعدام میدانم.»
زهره ارزنی نیز در ابتدای صحبتهای خود به قانون مجازات اسلامی اشاره کرد و با انتقاد از آن، اظهار داشت: «قانون پدر را به عنوان نخستین سرپرست کودکان قلمداد میکند. همین مسأله باعث شده است که متأسفانه قانون، در مورد قتل کودکان مجازات اعدام را برای پدر در نظر نگیرد و چنانچه شاکی خصوص داشته باشد فقط به پرداخت دیه و حبس تعزیری از سه تا ده سال محکوم کند. با توجه به شرایط نه چندان مناسب خانواده نگار، شاید حتی مادر وی نیز شاکی خصوصی نباشد که این موضوع بسیار ناراحت کننده است.
این وکیل دادگستری در ادامه به وضعیت کودکآزاری در کشور اشاره کرد و در این خصوص گفت: «در مورد کودک آزاری روز به روز شاهد شرایط بدتری در جامعه هستیم. کودکان جامعه متعلق به پدر و ولی نیستند، بلکه به جامعه تعلق دارند و جامعه باید بزرگترین حامی کودکان باشد. نمیشود والدین صرف به دنیا آوردن کودک، هر عملی که مورد پسندشان بود با آنها انجام دهند، جامعه باید به عنوان حامی اصلی کودک محسوب شود.»
ارزنی در ادامه به لایحه حمایت از حقوق کودکان اشاره کرد که از سال 1392 بحث تصویب آن مطرح است ولی هنوز اقدام خاصی از سوی نمایندگان صورت نگرفته است. او با انتقاد از نمایندگان مجلس گفت: «ما پیگیریهای زیادی برای به سرانجام رساندن این لاحیه انجام دادیم که فایدهای نداشت و مسئولیت خاصی از سوی نمایندگان مشاهده نکردیم. در این مدت شاهد افزایش کودک آزاری در جامعه بودهایم ولی هیچ اقدام مناسبی صورت نگرفته است. کودک آزاری دو تأثیر روی کودک میگذارد؛ یا منجر به انزوای وی میشود و یا اینکه به پرخاشگری میانجامد که هر دو این حالات به عنوان رفتارهای پرخطر محسوب میشوند.»
این فعال حوزه حقوق زنان در پایان گفت: «به نظر حتی اگر لایحه حمایت از حقوق کودکان به سرانجام هم برسد، باز ما نیازمند تأسیس یک نهاد منسجم و قوی برای حمایت از حقوق کودکان هستیم. این نهاد باید این توانایی را داشته باشد که اگر پدر و مادری شایستگی سرپرستی از کودکان خود را نداشتند، بتواند صلاحیتشان را عزل کند و کودکان را به خانوادههای جایگزین و یا بهزیستی بسپارد. علاوه بر این ما باید برخی از مواد قانون در باب سرپرستی و نحوه تربیت کودکان از سوی پدر و مادر را اصلاح کنیم، به طور مثال وقتی ماده 1179 قانون مدنی اجازه تنبیه طفل را به والدین میدهد و از آنجایی که شرایط تنبیه را مشخص نکرده، این امکان را برای والدین در نظر میگیرد که تفسیر شخصی از قانون به دست آورند.