حقوقدانان از «جهنم فشافویه» میگویند
داتیکان:
«من و همدستم 32 ماه در شرایط بدی در زندان فشافویه بودیم و میخواستیم هرچه زودتر به زندان رجایی شهر منتقل شویم اما کسی حرفمان را گوش نمیکرد از یک ماه قبل تهدید کرده بودیم اگر ما را از این زندان منتقل نکنند دست به قتل میزنیم روز حادثه شیشه کشیده بودیم و با حمیدرضا تصمیم گرفتیم مرحوم را بکشیم ما با او اختلافی نداشتیم او در واقع یک قربانی بود روز حادثه وقتی از بند بیرون آمدیم در یک چشم به هم زدن مرحوم را به بهانه مصرف شیشه به اتاق خودمان کشاندیم بعد من با تیزی دست ساز خودم از پشت سر به او ضربهای زدم و در همان لحظه هم همدستم حمیدرضا با سرامیکی که در دستش بود به جانش افتاد آنقدر شیشه کشیده بودیم که نمیدانستیم چه کار میکنیم باز هم میگویم ما هیچ انگیزهای برای قتل مرحوم نداشتیم فقط برای رها شدن از زندان فشافویه که مانند جهنم بود دست به این کار زدیم.»
این بخشی از اظهارات متهمین به قتل «علیرضا شیرمحمدعلی» است که دیروز در نخستین جلسه دادگاه، مطرح شده بود. اگر صحت ادعای این افراد تأیید شود، جای تأسف بسیار است. زندان که محلی برای اصلاح و بازپروری مجرمین است، شرایطی را تجربه میکند که یک شخص محکوم به حبس ابد که البته خود میداند که تحت شرایطی امکان عفو برای وی وجود دارد، دست به قتل میزند تا فقط چندصباحی و تا پیش از اجرای حکم قصاص، به زندان دیگری منتقل شود. باور این مسأله بسیار سخت است و اگر این ادّعا ثابت شود، مسئولین دستگاه قضا باید اگر آب دستشان است بر زمین گذاشته و اقدامی در جهت بهبود امور بردارند. هرچند هنوز ادعای این افراد ثابت نشده است، ولی در فرض صحت ادعای ایشان، آیا در چنین شرایطی و با توجه به اینکه جرم صورت گرفته قتل است، مسئولیت کیفری متوجه مسئولین زندان میشود یا خیر؟
به همین منظور داتیکان در گفتگو با دکتر محمدعلی اردبیلی، دکتر نعمت احمدی و دکتر حسنعلی موذن زادگان، به بررسی این مسأله میپردازد.
بسیاری از جرایم داخل زندان رسانهای نمیشود
اردبیلی در ابتدا به موضوع نگهداری از زندانیان و نهاد مسئول در این زمینه اشاره کرد و در این خصوص گفت: اساساً نگهداری زندانیان از امور حاکمیتی است. بنابراین شخصیت حقوقی سازمان زندانها مصون از تعقیب است. با این وجود، به نظر میرسد شدت تخلفات صورت گرفته از سوی مسئولین زندان، با اهمیت تلقی میشود. این قبیل رویدادها تصادفی نیستند و اساساً بسیاری از این موارد و فجایعی که به این شکل رخ میدهند، به بیرون درز پیدا نمیکنند. البته من در خصوص این پرونده اطلاع دقیقی ندارم ولی به طور کلی باتوجه به آشنایی که از وضعیت برخی زندانها دارم، این مسائل عجیب نیست و متأسفانه تبدیل به یک امر متداول شده است. مصرف مواد مخدر و جنایات دیگر که بماند و مدام شاهد وقوع آنها هستیم.
این استاد تمام دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی در ادامه گفت: مطلب اینجاست که جرایم مختلفی در زندانها رخ میدهد ولی چون قتل از اهمیت بیشتری برخوردار است، رسانهای شده و مردم از آن مطلع میشوند. بحث مدیریت زندانها یک موضوع جدید نیست و از قدیم به عنوان یک دغدغه اصلی مطرح بوده است. متأسفانه ما امروز با یک تورم جمعیت کیفری روبهرو هستیم. دستگاه قضا مدام سخن از چاره اندیشی و اصلاح امور دارد ولی نمیدانم کی قرار است نتیجه بخش باشد.
این استاد سرشناس رشته حقوق در ادامه به این موضوع اشاره کرد که اداره زندانها، مسألهای است که هنوز هم در خصوص آن بحث و نظر وجود دارد. وی در این زمینه گفت: اینکه سازمان زندانها و اقدامات تامینی و تربیتی، باید زیر نظر دستگاه قضایی باشد یا خیر؟ قابل تامل است. این نظارت یک امر پیش پا افتادهای نیست. وضع آنچنان بحرانی است که هر روز باید انتظار چنین وقایعی را داشت. بعضی از وقایع به گوش مردم و رسانهها نمیرسد. لذا مدیریت و نظارت و پاسخگویی باید در درون ساختار زندانها صورت گیرد. در مورد نگهداری محبوسین باید یک فکر اساسی کرد. آیا دستگاه قضایی توانایی اداره یک چنین نهادی را دارد؟ به نظر بنده این نهاد برای این امر، نه نیروی کافی دارد، نه نیروی تربیت شده و آموزش دیدهای دارد و فقط به دنبال گذران امور هستند. در مورد اداره زندانها، آییننامهای وجود دارد ولی نهایتاً 20 تا 30 درصد این آیین نامه اجرا میشود و سایر موارد قابلیت اجرا ندارد زیرا نیروی کافی نیست و مدیریت هم ضعیف است. این موضوع در زندانهایی که جمعیت زیادی دارند، قابل مشاهده است. به طور مثال، ممکن است در زندانهای شهرستانها کسی ادعا کند که شرایط مانند تهران نیست و بنده هم انکار نمیکنم زیرا بسیاری از زندانها را از نزدیک دیدهام. ولی مسأله تورم کیفری امروزه به زندانهای مراکز استان و در نهایت زندانهای شهرستان هم سرایت میکند. در گذشته چون جمعیت زندانها کمتر بوده، به مسائلی نظیر ورزش، سلامت جسم و روح و حتی اشتغال زندانیان توجه میشد ولی در حال حاضر تصور نمیکنم چنین باشد. امروزه در بسیاری از زندانهای شلوغ، مسئولین تنها به فکر این هستند که زندانی فرار نکند و مسائلی از این دست پیش نیاید.
اردبیلی در پایان گفت: در مورد اظهارات متهمین به قتل شیرمحمدعلی هم باید بگویم که من نسبت به این نقل قول و ادعای این افراد شک دارم. باید در این مورد تحقیقات دقیق صورت گیرد. سؤال اساسی را باید از دستگاه قضا پرسید که چرا وقتی علیرضا شیرمحمدعلی اتهامش سیاسی، او را به زندان فشافویه منتقل کردهاند؟ من تصور میکنم که این مورد را نیز مانند قضایای دیگر جمع میکنند. این شیوه درست نیست و باید اصلاح اساسی صورت گیرد. وقتی نمایندگان مجلس و بسیاری از مسئولین تنها به فکر منافع خودشان هستند و هیچ قدمی در جهت رفع مشکلات مردم برنمیدارند، چگونه باید منتظر حل مشکلات بود؟
فقط فشافویه جهنم نیست. وکیلآباد و عادلآباد هم جهنم است
نعمت احمدی در ابتدای صحبت خود به ذکر خاطرهای که مربوط به قبل از اتفاقات سال 88 در زندان کهریزک است اشاره کرد. وی در این باره گفت: یک روز در دادسرای شمرون بودم. یک جوانی که تحصیلات تکمیلی رشته حقوق داشت و زبان انگلیسی را مسلط بود، متهم به جعل بود، استاد جعل اسناد بود. اسناد را از جاهای مختلف میآورد و جعل میکرد. من تا اون روز اسمی از کهریزک نشنیده بودم، و آن زندان معروف به سوله بود. این جوان به من گفت که خانمش در پرونده جعل هیچ نقشی ندارد. گفت که چکی به شما میدهم و هرچند میلیون که میخواهی بنویس ولی کاری کن که مرا به سوله نبرند. از جوان پرسیدم که زندان سوله کجاست؟ گفت آنجا زندان سال ندارد و کیلویی است. یعنی اگر شما موقع ورود به زندان 60 کیلو باشید، میگویند اگر 40 کیلو شدی آزاد میشوی. من همان زمان مصاحبه کردم که این زندان کجاست، ولی هیچ اتفاقی رخ نداد که در نهایت وقایع سال 88 رخ داد.
احمدی در ادامه به ماجرای قتل شیرمحمدعلی پرداخت و در این خصوص گفت: این ماجرا هم خیلی عجیب است. متهم در اظهاراتش میگوید که انقدر شیشه کشیدیم که بیاطلاع شدیم. مگر آنجا زندان است یا شیشه کش خانه؟ به نظر کار از تقصیر مسئولین زندان گذشته و اوضاع بسیار وخیمتر است. من چند وقت پیش به ملاقات زندانی در فشافویه رفتم. فشافویه در یک بیابان بی آب و علف است که آب آنجا نیز غیر قابل شرب است. گرمای آنجا بیش از تهران است. تصور کنید که این دو متهم که یکی از آنها به اعدام و دیگری به حبس ابد محکوم شده، کار به جایی رسیده ک حاضر شده شخصی را بکشند تا به زندان دیگری منتقل شوند.
این وکیل دادگستری در ادامه به نظر حضرت امام (ره) در خصوص زندان اشاره کرد: یک زمانی قرار بود به گفته امام خمینی (ره)، زندان به دانشگاه تبدیل شود. اسم زندانی را از متن قانون حذف کردیم و گفتیم مددجو و به زندانبان هم گفتیم مددکار. آیا این است دانشگاهی که وعده داده بودیم؟ مگر زندان در بودجه سالیانه ردیف اعتبار ندارد؟ جدای از این موارد، این سؤال را میخواهم از قضاتی بپرسم که چنین احکامی صادر میکنند. توهین به مقدسات برابر کدام ماده قانونی 8 سال مجازات حبس دارد؟ من که هیچ قانونی را پیدا نکردم. باید این پرونده واکاوی شود. کسانی که به زندان میروند، حفظ امنیتشان بر عهده دستگاه قضا است. اگر مولای ما علی است، که وقتی بعد از ضربه خوردن شیر برایش آورند و ایشان گفتند ابتدا به قاتلم بدهید.
احمدی در ادامه گفت که این پرونده از سه جهت قابل بررسی است: نخست اینکه بر اساس کدام ماده قانون، توهین به مقدسات 8 سال مجازات حبس دارد؟ دوم اینکه اینها چه قرارهایی است که از سوی قضات صادر میشود؟ قانونگذار برای بازداشت موقت وسواس بسیاری داشته ولی الان شاهد آن هستیم که به وفور قرار بازداشت موقت صادر میشود. اگر یک لیستی از زندانیان تحت قرار بازداشت گرفته شود، مشخص میشود که اوضاع از چه قرار است. متأسفانه برخی از قضات کم حوصله ما در یک پرونده کوچک، حکم حبس میدهند. طبیعی است زندان پر خواهد شد. مسأله سوم اینجاست که چگونه یک زندانی به راحتی میتواند شیشه بکشد؟ مگر طبقهبندی اجرا نمیشود؟ جدای از اینها، برخی از مسئولین دستگاه قضا میگویند که ما مجرم سیاسی نداریم. آیا توهین به مقدسات جرم سیاسی است یا امنیتی؟
نعمت احمدی در پایان گفت: من معتقدم که ضریب مقاومت زندانیان در حال از دست رفتن است. تعداد زیادی را به زندان میفرستیم که نباید بفرستیم. صدها عناوین مجرمانه داریم که در بسیاری از کشورها جرم نیستند. عناوین مجرمانه ما 4 رقمی شده در حالی که در بسیاری از کشورها 2 رقمی است. فقط فشافویه جهنم نیست، زندان عادل آباد و وکیل آباد هم جهنم است.
مسئولیت کیفری متوجه مسئولین زندان نیست
حسنعلی موذن زادگان استاد حقوق کیفری دانشگاه علامه طباطبایی، در ابتدا اظهار داشت که باید تفکیک قائل شد. سؤال اصلی این است که آیا مسئولیت کیفری از حیث معاونت یا مشارکت متوجه مسئولین زندان میشود که به شرایط زندان رسیدگی نکردهاند یا اینکه بحث تخلف مطرح است. مسأله دیگر این است که اساساً انگیزه متهمین در جرایمی شبیه قتل، در درجه دوم اهمیت است. اگر این افراد از شرایط زندان ناراضی بودهاند، حق نداشتند چنین عملی انجام دهند و فقط میتوانستند از مسئولین به خاطر کمبود امکانات شکایت کنند.
استاد دانشکده حقوق دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه گفت: متهمین میگویند که شرایط بهداشتی و حداقل رفاه در زندان نبوده و به همین دلیل ما دست به این کار زدیم و عمل ارتکابی خود را در دفاع از قتل توجیه میکنند. در پاسخ به این افراد باید گفت که انگیزه هرچند هم شرافتمندانه تلقی شود، باز هم نمیتواند در مسئولیت کیفری که مباشر در قتل هستند، تأثیری ایجاد کند. در خصوص شرایط بد زندان، شرایط مقتول نیز یکسان بوده و تفاوتی میان اینها نبوده است. این انگیزه تاثیری در مسئولیت کیفری قتل وجود ندارد و باید پاسخگوی اعمال خودشان باشند. ولی در مورد اینکه آیا این ادعایی که میکنند، چه مسئولیتی متوجه اشخاص ذی ربط میکند، این است که حداقل رفاهی که قانون در ایین نامه زندانها تعریف کرده، باید وجود داشته باشد. اگر رعایت نکردند باید به مراجع ذی صلاح مراجعه کنند، آیا مدرکی دارند که تا الان مراجعه کردهاند یا خیر؟ حتی اگر مراجعه کرده باشند و پاسخی از سوی مسئولین نشنیده باشند، باز هم مسئولیت کیفری متوجه مسئولین زندان نخواهد شد و بحث مسئولیت اداری مطرح است. اساساً بزهها یا کیفری هستند یا تخلف محسوب میشوند. عدم رعایت نظامات مربوط به یک سازمان تخلف محسوب میشود مگر اینکه عنوان مجرانه داشته باشد. در غیر اینصورت مسئولیت، انتظامی و اداری است و از این جهت باید پاسخگو باشند. اگر این افراد شرایط زندان را قبلا اعلام کردند و مشکلات را به اینها گفتهاند، مسئولین زندان باید به این موارد رسیدگی میکردند.