پرونده الزام به تخلیه مغازه (تجدیدنظر)
الزام به تخلیه عین مستاجره، نمونه حکم الزام به تخلیه مورد اجاره، گزارش پرونده الزام به تخلیه مورد اجاره
*** کاربر گرامی در صورت نیاز به تنظیم انواع دادخواست، شکوائیه، درخواست، اظهارنامه، لایحه، قرارداد و مشاوره حقوقی یا اعطای وکالت در دعاوی با موسسه حقوقی داتیکان تماس بگیرید 02191009700.
الزام به تخلیه عین مستاجره، نمونه حکم الزام به تخلیه مورد اجاره، گزارش پرونده الزام به تخلیه مورد اجاره
حکم به تخلیه مغازه مورد اجاره
موضوع خواسته: الزام به تخلیه مغازه نام مجتمع قضایی و شعبه: دادگاه عمومی حقوقی شهرستان جاجرم ـ شعبه اول حقوقی شماره پرونده: 318/87 شماره دادنامه: 8709975859600229 قاضی رسیدگی کننده: آقای وحیدی نتیجه پرونده: حکم به تخلیه مغازه مورد اجاره
ماده 494 قانون مدنی
شرح دادخواست
احتراماً اینجانب یک مغازه در میدان امام(ره) طبق سند ارائه شده که طبق قرارداد جهت یک سال بصورت اجاره به خوانده واگذار کردم که تاریخ تحویل مغازه 84/5/1 می باشد که اکنون دوسال است که از قرارداد گذشته. با مراجعات مکرر از تخلیه مغازه امتناع می نماید. خواهشمندم نسبت به تخلیه مغازه دستورفرمایید.
جلسه اول دادرسی
به تاریخ 87/4/18 خواهان و وکیل محترم خواهان در جلسه حضوردارند وخوانده در جلسه حضور ندارد. وکیل خواهان اظهار می دارد راجع به دادخواست تقدیمی به استحضار می رساند با عنایت به اجاره نامه پیوستی و مورد استناد، خوانده محترم تا مورخه 84/5/1 حق استفاده از مورد اجاره را داشته و پس از انقضای مدت متصرفات مستأجر غیر قانونی بوده. متصرفات ایشان بدون اذن مالک بوده. تقاضای صدور حکم مبنی بر تخلیه مورد اجاره را دارم.
جلسه دوم دادرسی
به تاریخ فوق خواهان در جلسه حضور دارد و خوانده حضور ندارد و لایحه ای ارسال نداشته. خواهان اظهار می دارد خواسته ام تخلیه مغازه است.
رأی صادره قاضی در دادگاه بدوی: در خصوص دعوای آقای غلامرضا ب... فرزند رضا به طرفیت آقای اسماعیل ص... فرزند حسن به خواسته تخلیه یک باب مغازه واقع درجاجرم ـ دور میدان امام (ره) به علت انقضای مدت اجاره ، دادگاه با توجه به محتویات پرونده، دادخواست تقدیمی خواهان، تصویر مصدق اجاره نامه که دلالت بر وجود رابطه استجاری و وقوع عقد اجاره دارد، دادگاه با توجه به عدم حضور خوانده در جلسات دادگاه و عدم دفاع در قبال دعوی مطروحه و نظر به اینکه اجاره نامه تنظیمی فاقد گواه و امضاء می باشد، لذا از مقررات مندرج در قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 1376 خارج و نظر به اینکه شهرستان جاجرم از نقاط مشمول اجرای قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 1356 نیز نمی باشد و تابع مقررات عمومی و قانونی است، دادگاه خواسته خواهان را وارد دانسته و با استناد به ماده 494 قانون مدنی حکم به تخلیه مغازه مورد اجاره مورخه 82/5/4 صادر و اعلام می گردد. رأی صادره غیابی و ظرف بیست روز قابل واخواهی نزد این دادگاه است. (آقای وحیدی ـ 87/5/16)
واخواهی
شرح دادخواست
ریاست محترم دادگاههای عمومی حقوقی شهرستان جاجرم:
احتراماً در خصوص دادنامه مذکور در مهلت مقرر اعتراض خود را بدین شرح به استحضار می رساند:1- اینجانب 15 سال مستأجر بوده و قصابی داشتم که در این مدت کرایه را پرداخت و با چندین فرزند از این راه امرار معاش می کنم 2- تمدید قرارداد اجاره بجز مورد 83/5/4، الباقی به صورت شفاهی و اول هرسال بوده که تا پایان سال 87 وقت دارم. اینجانب در زمان اتمام قرارداد و در صورت عدم تمایل آقای غلامرضاب... مغازه ایشان را تخلیه میکنم. 3- با توجه به مدت زیادی که در این مغازه مشغول به کار بوده ام و باعث رونق گردیده ام ، آیا حق کسب پیشه به من تعلق نمی گیرد ؟ 4- علت عدم حضور اشتباه قلمی در تاریخ اخطار ارسالی بوده؛ وگرنه حتماً شرکت می کردم علیهذا با توجه به مراتب مرقوم و الباقی مدت اجاره تقاضای نقض دادنامه مورد استدعاست.
رأی دادگاه (واخواهی ـ شماره دادنامه 87624440868 ، شماره پرونده : 493/87 )
درخصوص واخواهی آقای اسماعیل ص... فرزند حسن بطرفیت آقای غلامرضا ب... فرزند رضا از دادنامه شماره 37/335 مورخه 87/5/16 که در آن دادنامه ، واخواه محکوم به تخلیه مغازه مورد اجاره طبق اجاره نامه مورخه 83/5/4 مضبوط در پرونده گردیده است. دادگاه با توجه به محتویات پرونده، نظر به اینکه واخواه دلیلی که موجب نقض دادنامه مذبور گردد ، ارائه ننموده و بلکه اقرار بر انقضای مدت اجاره دارد لذا ضمن ردّ واخواهی واخواه دادنامه سابق الذکر عیناً تایید میگردد . رأی صادره حضوری و ظرف بیست روز قابل تجدید نظر استان می باشد. (آقای وحیدی )
تجدید نظر خواهی
شرح دادخواست
ریاست محترم دادگاه تجدیدنظراستان خراسان شمالی، اینجانب نسبت به دادنامه صادره شماره68/440مورخه 24/6/87 از دادگاه عمومی حقوقی جاجرم که در تاریخ 87/6/30 ابلاغ شده، درخواست رسیدگی مجدد را دارم. ضمناً رونوشت دادنامه بدوی و لایحه اعتراضیه و سایر مدارک به پیوست دادخواست تقدیم می گردد.
لایحه تجدیدنظرخواه
با سلام و دعای خیر احتراماً در تجدیدنظرخواهی از دادنامه مذکور، باستحضار می رساند : 1- اینجانب حدود 15 سال است که در این مغازه مشغول قصابی هستم و کرایه را به موقع پرداخت می کنم. طبق قرارداد مورخه 83/5/4 الباقی قراردادها به صورت شفاهی و از ابتدای هرسال تا انتهای آن مقرر می شده و در حال حاضر هم شش ماه از قرارداد باقی است . 2- اینجانب به هیچ وجه در محضر دادگاه اقرار به انقضای مدت اجاره ننموده ام. بر عکس تاکید بر وجود مدت شش ماه تا پایان قرارداد را داشته ام. 3- نظر به اینکه قرارداد ارائه شده مربوط به سال 83 می باشد، چطور قاضی محترم به آن استنادنموده، خواهان پرونده از ارائه قرارداد جدید معذور بوده، چرا که قرارداد کتبی منعقد نشده و به صورت شفاهی ابتدا و انتهای سال می باشد. 4- مدت بیش از 15 سال در این مغازه که خرابه ای بیش نبوده اقدام به تعمیر و بازسازی آن نموده ام و به آن رونق داده ام. بنده فردی عیال بار هستم. علیهذا بنا به مراتب فوق و مدت شش ماه باقی مانده و عدم توجه قاضی محترم به دفاعیات اینجانب به استناد مواد 334، 335، 336 و348 قانون آیین دادرسی مدنی وماده 88 قانون روابط موجرو مستأجر تقاضای نقض دادنامه مورد استدعاست.
تبادل لوایح (87/7/24)
قضات محترم دادگاه تجدید نظر استان خراسان شمالی، با سلام، احتراماً و با تجدیدنظرخواهی تجدیدنظرخواه در پرونده کلاسه 493/87 شعبه اول حقوقی که ابلاغ تبادل لوایح در مورخه 87/7/15 به اینجانب ابوالفضل فخرانی وکیل تجدیدنظرخواه ابلاغ شده، لذادروقت و مهلت قانونی دفاعاً از موکل خود به استحضار می رساند: 1- موکل به موجب اجاره نامه موجود در پرونده ملک مورد اجاره را از مورخه 83/5/4 لغایت 84/5/4 اجاره می دهد و از تاریخ انقضاء به بعد با رضایت موکل به صورت محدود و ماهانه قرارداد اجاره شفاهاً تمدید می شده و اینکه تجدیدنظرخواه در بند دوم لایحه خود اذعان داشته که شش ماه دیگر باقی است، اظهار ایشان مستند به این اجاره نامه کذب می باشد و تجدیدنظرخواه بارها در جلسات متعدد، متعهد شده که ملک مذبور را تخلیه کند. اما متاسفانه از این امر استنکاف ورزیده و موکل مجبور به اقامه دعوی بر علیه وی شده.2- در مورد ادعای حق کسب و پیشه مستأجر و تجدیدنظرخواه، مستحضرید که در قانون موجر و مستأجر مصوب سال 76 حق کسب و پیشه منظور نگردیده و اگر قرارداد طرفین را برحسب قانون سال 1356در نظر بگیریم، شهرستان جاجرم در لیست ذکرشده این قانون نمی باشد.3- تجدیدنظرخواه محترم در صورتجلسه تنظیمی دادگاه در حضور قاضی پرونده و منشی و خوانده اقرار به انقضاء نموده و ادعای ایشان در این مورد بی اساس می باشد. علی ایحال نظر به مراتب فوق و با عنایت به اینکه دادنامه مورد اعتراض مطابق با قانون و شرع صادر شده، تقاضای تایید دادنامه مورد استدعاست.
رأی دادگاه تجدیدنظر (شماره دادنامه 8709975844301256 ، شماره پرونده : 871164)
تجدیدنظر خواهی آقای اسماعیل ص... فرزند حسن نسبت به دادنامه شماره 68/440 مورخه87/6/24 شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی جاجرم در پرونده کلاسه 493/87 بطرفیت آقای غلامرضا ب... که طی آن دعوای واخواهی نامبرده از رأی شماره 37/335 مورخه 87/5/16 مبنی بر صدور حکم تخلیه یک باب مغازه موضوع قرارداد اجاره مورخه 83/5/1 غیر وارد و رأی غیابی تایید گردیده است . به کیفیتی نیست که اساس دادنامه را مخدوش نماید و حکم صادره به جهاتی که مورد استنادو استدلال دادگاه قرار گرفته خالی از اشکال قانونی است . علیهذا با ردّ اعتراض وی در اجرای ماده 358 قانون آیین دادرسی مدنی، دادنامه تجدیدنظرخواسته را تایید و استوار مینماید. رأی صادره قطعی است.
(رئیس شعبه دادگاه تجدیدنظر خراسان شمالی ـ عباس حاتم)
طبق ماده 494 قانون مدنی، عقد اجاره به محض انقضای مدت برطرف می شود و اگر پس از انقضای آن مستأجر عین مستأجره را بدون اذن مالک مدتی در تصرف خود نگاه دارد، موجر برای مدت مذبور مستحق اجرت المثل خواهد بود. اگرچه مستأجر استیفای منفعت نکرده باشد و اگر با اجازه مالک در تصرف نگاه دارد، وقتی باید اجرت المثل بدهد که استیفای منفعت کرده باشد. مگر اینکه مالک اجازه داده باشد که مجاناً استفاده کند. اگر در پایان اجاره مستأجر به انتفاع خود ادامه دهد و موجر تخلیه او را نخواهد، باید او را مأذون به حساب آورد یا غاصب و قانون مدنی سکوت موجر را دلیل رضای او بر ادامه انتفاع دانسته که طبق ماده 501 اگر در عقد اجاره مدت به طور صریح ذکر نشده و مال الاجاره هم از قرار روز یا ماه یا سال فلان مبلغ معین شده باشد و ... و اگر مستأجر عین مستأجره را بیش از مدتهای مذبور در تصرف خود نگاه دارد و موجر هم تخلیه ید او را نخواهد، موجر مستحق اجرت مقرر بین طرفین خواهد بود.
# | شرح | نام فایل |
---|