پرونده بطلان نکاح به دلیل جنون زوج
نمونه رای دیوان در خصوص بطلان نکاح، رای دادگاه در خصوص بطلان نکاح، نمونه رویه قضایی بطلان نکاح به دلیل جنون زوج
*** کاربر گرامی در صورت نیاز به تنظیم انواع دادخواست، شکوائیه، درخواست، اظهارنامه، لایحه، قرارداد و مشاوره حقوقی یا اعطای وکالت در دعاوی با موسسه حقوقی داتیکان تماس بگیرید 02191009700.
نمونه رای دیوان در خصوص بطلان نکاح، رای دادگاه در خصوص بطلان نکاح، نمونه رویه قضایی بطلان نکاح به دلیل جنون زوج
نقض دادنامه تجدیدنظر و صدور حکم مبنی بر صحت نکاح
موضوع: درخواست ابطال نکاح نوع دعوا: غیر مالی نتیجه پرونده: رد دعوای خواهان شماره دادنامه: 2803 ـ 24/11/89 خواسته: ابطال نکاح
بند ج ماده 401 قانون آیین دادرسی مدنی
برابر محتویات پرونده خواهان خانم ع.ع. فرزند ق. خانهدار ساکن تهران، به قیمومت از ناحیه آقای م.ن. با وکالت آقای الف.ت. به طرفیت خوانده دعوی خانم خ.ن. فرزند م. خانهدار اهل و ساکن روستای... به خواسته ابطال نکاح واقع شده بین آقای م.ن. و خانم خ.ن. به لحاظ حکم در خصوص محجوریت زوج و کاشف به عمل آمدن اینکه وی در زمان وقوع عقد نیز محجور بوده و اهلیت برای ایجاد عقد نکاح را نداشته است، لذا تقاضای رسیدگی نموده است و موضوع دادخواست پس از ثبت و ارجاع در شعبه محترم اول دادگاه کوچصفهان مورد بررسی قرار گرفته است وکیل منتخب زوجه با تقدیم لایحه و بیان اینکه مورخ 83/5/43 به هنگام عقد دائم زوج محجور نبوده و چطور شده حالا محجور اعلام گردیده و تقاضای معرفی زوج را به پزشکی قانونی نموده است، در تاریخ 89/11/24 جلسه دادگاه وکیل خواهان خواسته وی را به شرح دادخواست تقدیمی توضیح داده است و نکاح منعقده فی مابین زوجین در این پرونده را در حال جنون زوج دانسته و به لحاظ فقدان انشاء آن را بیارزش دانسته و تقاضای ابطال نکاح را نموده است و وکیل خوانده نیز اظهار داشته که زوجین در سال 83 با هم ازدواج نمـوده و بعـد از اختلافات فی مابین زوجـه را به منزل پدرش فرستاده و او را مورد ضرب و شتم قرار داده و زوجه مهریه خود را به اجرا گذاشته و زوج محکوم به پرداخت مهریه سیصد سکه شده و متعاقباً اعلامشده که زوج محجور است و دادخواست ابطال نکاح را دارد، شعبه محترم اول دادگاه عمومی بخش کوچصفهان با بررسی و تحقیقات انجامشده بهموجب دادنامه شماره 2803 ـ 89/11/24 با توجه به اینکه عقد نکاح دائم منعقده فی مابین آقای م.ن. فرزند ق. با خانم خ.ن. فرزند م. در تاریخ سال 1383 بوده و حسب حکم حجر اعلامی از ناحیه شعبه محترم 45 دادگاه عمومی تهران حجر زوج متصل به زمان صغر نمیباشد و تاریخ شروع بیماری و حجر از سال 83 میباشد و تأخر و تقدم از عقد محرز نیست لذا خواسته خواهان را محرز ندانسته و مستنداً به مواد قانونی مندرج در دادنامه حکم به بطلان دعوای خواهان صادر نموده است، رأی دادگاه پس از ابلاغ از سوی خانم ع.ع. با قیمومت آقای م.ن. و با وکالت آقای الف.ت. مورد اعتراض قرار گرفته و با تقدیم دادخواست و لایحه پیوست و بیان اینکه حکم حجر زوج سال 83 اعلام گردیده و متعارف همان بدو سال میباشد و عقد نکاح وی با زوجه در تاریخ 83/5/4 بوده و متأخر از حکم حجر بنابراین عقد در زمان حجر واقع شده و باطل بوده لذا تقاضای تجدیدنظر نموده است و وکیل زوجه نیز با تقدیم لایحه در رد تجدیدنظرخواهی گفته در حکم حجر، محجور بودن زوج متصل به زمان صغر اعلام نگردیده بنابراین اعم است از اینکه حجر قبل از عقد نکاح یا بعد از آن باشد و تقاضای تأیید دادنامه تجدیدنظر خواسته کرده است، پرونده در شعبه محترم اول دادگاه تجدیدنظر استان گیلان مورد بررسی واقع شده و آن دادگاه بهموجب دادنامه شماره 668 ـ 90/3/8 با توجه به مدلول دادنامه شماره 663 ـ 89/8/4 صادره از شعبه 45 دادگاه عمومی تهران که حکم به حجر زوج از سال 83 اعلام نموده که به این اعتبار عقد نکاح به لحاظ عدم اهلیت باطل میباشد بنابراین دادنامه تجدیدنظرخواسته را نقص نموده و حکم به ابطال نکاح فی مابین آقای م.ن. و خانم خ.ن. صادر نموده است. متعاقباً خانم خ.ن. با وکالت خانم ع.ص در اعتراض به دادنامه فرجامخواسته با تقدیم دادخواست و لایحه پیوست و بیان تناقض در صدر و ذیل دادنامه فرجامخواسته از حیث تأیید و سپس نقص دادنامه تجدیدنظرخواسته و نیز بیان این جهت که جنون و سفه زوج قبل از تاریخ عقد ثابت نیست چرا که چگونه پس از گذشت مراسم خواستگاری و غیره در طول چندین سال متوجه جنون یا سفه زوج نشدهاند و اگر خوانده زوجه واقعاً میدانسته زوج جنون یا سفه دارد او به عقد زوج در نمیآمد اما پس از بحث و اختلاف و به اجرا گذاشته شدن مهریه، موضوع محجور بودن زوج مطرح میگردد و دلیل کافی بر این امر وجود ندارد لذا فرجامخواهی نموده و وکیل قیم زوج نیز در رد فرجامخواهی لایحهای تقدیم دادگاه نموده و پرونده برای فرجامخواهی به دیوانعالی کشور ارسال و مآلاً برای رسیدگی به این شعبه ارجاع شده است.
در خصوص فرجامخواهی خانم خ.ن. فرزند م. به طرفیت همسرش آقای م.ن. با قیمومت خانم ع.ع. از ناحیه وی، در اعتراض به دادنامه شماره 668 ـ 90/3/8 صادره از شعبه محترم اول دادگاه تجدیدنظر استان گیلان که بهموجب آن رأی شماره 2803 ـ 89/11/24 شعبه محترم اول دادگاه عمومی بخش کوچصفهان مبنی بر حکم به بطلان دعوای خواهان ( فرجامخوانده ) در رابطه با ابطال عقد نکاح فی مابین فرجامخواه و آقای م.ن. نقض و حکم به ابطال عقد نکاح مزبور صادر شده است، با امعاننظر و مداقه در جامع اوراق و محتویات پرونده و مضاف بر متهافت بودن صدر و ذیل دادنامه فرجامخواسته در تأیید نقص رأی دادگاه بدوی، نظر به اینکه اصل در عقود منعقده و از جمله عقد نکاح بر صحت است مگر دلیل و مدرک برخلاف آن اقامه گردد و به لحاظ اینکه هیچ دلیل و مدرکی بر وقوع عقد فی مابین آقای م.ن. با فرجامخوانده مبنی بر جنون زوج در هنگام اجرای صیغه عقد اقامه نشده و حجر وی نیز برای رأی دادگاه متصل به صغر سن نبوده و تقدم یا تأخر جنون وی قبل یا بعد از عقد که موجب حجر گردیده معلوم نیست بنابراین اصل صحت عقد منعقده بوده و دادنامه فرجامخواسته حسب موازین صادر نگردیده و با نقض آن پرونده در اجرای بند ج ماده 401 قانون آیین دادرسی مدنی به شعبه همعرض شعبه اول دادگاه تجدیدنظر استان گیلان ارجاع و ارسال میشود.
رئیس شعبه 26 دیوانعالی کشور ـ مستشار
انصاری ـ افشاری
در صورتی که احد زوجین هنگام انعقاد نکاح مجنون باشد، امکان تقاضای بطلان نکاح از دادگاه مبتنی بر فقدان شرایط صحت عقد وجود دارد. در پرونده مطروحه چون در وجود یا عدم جنون احد زوجین هنگام انعقاد نکاح تردید وجود دارد، بنا بر اصل صحت که در تمامی قرارداد ها از جمله نکاح جاری است، دیوان عالی کشور حکم به صحت نکاح و نقض دادنامه تجدیدنظر خواسته داده است.
# | شرح | نام فایل |
---|