هنر دولتی آری یا خیر؟/ قرارداد چند میلیاردی را در یک صفحه تنظیم میکنند/موفقیت یک فیلم کوتاه دعوای حقوقی ایجاد کرد
داتیکان: اینبار تئاتر شهر میزبان حقوقدانان شد که به دعوت داتیکان برای بررسی مشکلات حقوقی هنرمندان در زمینه قراردادها به سالن مشاهیر مجموعه تئاتر شهر آمده بودند. داتیکان در ادامه سلسه نشستهای خود، با همکاری مجموعه تئاتر شهر، دیروز عصر نشستی با موضوع «آسیبشناسی حقوق هنرمندان تئاتر و سینما در قراردادهای هنری» برگزار کرد. در این نشست که جمعی از هنرمندان و حقوقدانان حضور داشتند، دکتر وحید آگاه (عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی)، مرم کاظمی (کارگردان و بازیگر تئاتر و عضو شورای اتاق داوری خانه تئاتر)، مهدی نوده (وکیل و مدیر موسسه حقوقی داتیکان) و کاوه رضوانی راد (وکیل و مشاور حقوقی خانه موسیقی) به بیان مهمترین معضلات حقوقی در قراردادهای هنری پرداختند. در ادامه بخشی از گزارش نشست را میخوانیم.
آیا هنر دولتی میخواهیم یا خیر؟
وحید آگاه استاد دانشگاه علامه طباطبایی صحبت خود را با این سوال شروع کرد: از نظر من تا وقتی مساله نسبت میان دولت و هنر را حل نکنیم در حال درجا زدن خواهیم بود. ما بعد از گذشت صد سال و تجربه دو سیستم سیاسی متفاوت هنوز به این نتیجه نرسیدیم که دولت نمیتواند بیطرف باشد؟
اگر هنر دولتی نمیخواهیم پس هنرمند باید هزینههای کار هنری خود را از مردم بگیرد. پس چرا اینقدر به گیشه نگاه منفی داریم؟ دولت میتواند حمایتهایی از هنر انجام بدهد اما اگر یک جا حمایت کرد چند جا هم دخالت میکند. ما باید مشخص کنیم که آیا حمایتهای قانونی مثل بیمه و ... میخواهیم یا آزادی؟ اگر آزادی میخواهیم پس چرا اینقدر از تئاتر خصوصی انتقاد میکنیم؟
رابطه طرفین یک قرارداد به دو شکل است: یا باهم کار میکنند یا برای هم
دکتر آگاه مبحث سخنرانی خود که «قراردهای هنری در چارچوب قانون کار» است را اینطور توضیح داد:
رابطه طرفین یک قرارداد به دو شکل میتواند باشد. یا با هم کار میکنند یا برای هم. برای کار کردن با هم قالبهای قراردادی متنوعی وجود دارد اما کار کردن «برای هم» یعنی اینکه یک نفر برای شخص دیگری کار کند فقط در سه قالب ممکن است:
1.ماده 10 قانون مدنی (شرایط قرارداد با توافق و آزادی اراده طرفین مشخص میشود)
2.رابطه کارمندی که شخص برای دولت کار میکند
3.رابطه کارگر و کارفرما که در چارچوب قانون کار قرار میگیرد
حالت دوم را کنار میگذاریم و این را بررسی میکنیم که آیا بهتر است قرارداد هنری در چارچوب قانون کار بسته شود یا طبق ماده 10 قانون مدنی؟
اگر قرارداد طبق قانون کار باشد باید تمام شرایط و محدودیتهای قانون کار رعایت شود. مثلا رقم قرارداد نمیتواند از حداقل دستمزد مصوب کمتر باشد. علاوه بر این پرداختهای مازاد حداقل دستمزد هم باید انجام شود از جمله بن مسکن و عائلهمندی و .. یا اینکه دو برابر حداقل دستمزد باید عیدی پرداخت شود. اگر هنرمند را کارگر بدانیم حتما اینها باید پرداخت شود درحالیکه در قرارداد ماده 10 هیچ الزامی در مورد میزان و شیوه پرداخت وجود ندارد و قرارداد حتی رایگان هم میتواند باشد.
اگر قرارداد ذیل قانون کار باشد، استفاده از شورای داوری ممکن نیست
نکته مهم اینکه اگر هنرمند کارگر یا کارفرما باشد آن وقت امکان استفاده از شورای داوری برای حل اختلافات میسر نیست چون در قانون کار شیوه حل اختلاف تعیین شده و هیچ اسمی از داوری نیست. پس اگر میخواهیم قرارداد هنری را نوعی قرارداد کار بدانیم باید نهادهای داوری خانه سینما و تئاتر و موسیقی را هم تعطیل کنیم. اگر قرارداد هنری را در قالب حقوق مدنی ببریم آزادی اراده معنی پیدا میکند. اما در قانون کار هنرمند آزاد نیست. آزادی فقط تا قبل از انعقاد قرارداد است و بعد از آن باید همه الزامات قانون کار از سوی دو طرف رعایت شود.
نظر من این است که بهتر است قرارداد هنری را در چارچوب ماده 10 قانون مدنی ببریم اما به گونهای قرارداد بسته شود که حقوق طرفین رعایت شود. البته در حال حاضر امکان بستن قرارداد هنری در هر دو فرم قرارداد ماده 10 و قرارداد کار وجود دارد.
قرارداد هنرمندان یا ذیل ماده 10 قانون مدنی است یا قانون کار
به طور کلی قرارداد هنرمندان در دو حالت منعقد میشود، یا ذیل قانون کار یا ماده 10 قانون مدنی. اگر در ذیل قانون کار منعقد شود، آزادی بیشتری برای هنرمندان نسبت به قانون کار وجود دارد. چنانچه ذیل ماده 10 قانون مدنی تنظیم شود، میتوانیم در مورد قرارداد جزئیات بیشتری آورده شود و این باعث میشود که دست هنرمند برای اضافه کردن جزئیات بیشتر باشد، ولی در قانون کار اینگونه نیست و فضا بسیار بسته است. چنانچه قرارداد ذیل قانون کار منعقد شود، دیگر هنرمند آزادی ندارد و مطیع قانون است و اینگونه قرارداد با مرگ شخص پایان مییابد که البته در این زمینه هم اختلاف نظر است که با مرگ شخص پایان مییابد یا خیر!
ماده 10 قانون مدنی مقرر میدارد: «قراردادهای خصوصی نسبت به کسانی که آن را منعقد نموده اند در صورتی که مخالف صریح قانون نباشد نافذ است».
به طور کلی، در قانون کار هر اسمی که برای کار تعریف کنیم، در سه قالب مشخص گنجانده میشود که عبارتند از: قرارداد دائم (تا 30 سال) قرارداد موقت (کمتر از 30 سال) و قرارداد معین که در آن زمان مطرح نیست. در واقع در نوع معین، زمانی قرارداد پایان مییابد که کار تمام شود.
آگاه در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: موضوع مهمی که در ماده 10 قانون مدنی مطرح است، این است که در این شرایط، بحث بیمه وجود ندارد ولی آزادی کامل برای اضافه کردن جزئیات وجود دارد. جدای از این باید در نظر گرفت که چنانچه قرارداد ذیل ماده 10 قانون مدنی تنظیم شود، اگر اختلافی بین طرفین قرارداد ایجاد شود، میتوانیم هم به محاکم دادگستری مراجعه کنیم و هم شورای حل اختلاف. علاوه بر این، امکان داوری نیز وجود دارد ولی قراردادهایی که ذیل قانون کار تنظیم میشوند، امکان داوری ندارند و عملاً یکی از مراجع حل اختلاف را از دست میدهند. در قراردادهایی که ذیل قانون کار تنظیم میشوند، امکان صلح و سازش وجود دارد ولی امکان مراجعه به داوری وجود ندارد. موضوع دیگری که در قراردادهای ذیل ماده 10 قانون مدنی وجود دارد، امکان فسخ قرارداد با یا بدون اعمال خسارت است. اما در خصوص قرارداد ذیل قانون کار باید گفت که طبق ماده 27 این قانون، میتوان کارگر را اخراج کرد ولی در قوانین ایران عملاً این امکان شدنی نیست. شرط فسخ در قرارداد ذیل قانون کار هم وجود دارد ولی یک شرط برای آن در نظر گرفته شده که عملاً آن را غیر ممکن میسازد. شرط فسخ نیز این است که قرارداد کارگر و کارفرما دائم باشد که عملاً در ایران قرارداد دائم میان کارگر و کارفرما نداریم.
بهتر است قرارداد هنرمندان ذیل ماده 10 تنظیم شود
این استاد دانشگاه علامه طباطبایی تهران در ادامه به موضوع داوری اشاره کرد و در این خصوص گفت: نکته مهمی که در خصوص داوری باید مد نظر قرار داد، این است که داور مانند یک قاضی خصوصی است که رأی صادر میکند و رأی وی نیز لازج الاجرا است. تنها در شرایطی رأی داور لازم الاجرا نیست که طرفین باهم توافق کنند که در این شرایط نیز مراجعه به داوری عملاً کار بیهوده ای تلقی میشود. قرارداد هنرمندان ذیل قانون کار تنظیم شود، امکان داوری دیگر وجود ندارد. من معتقدم اگر شرط عضویت در خانه تئاتر یا سینما برای همه هنرمندان لحاظ شود، میتوان این مشکل داوری را به شیوهی دیگری حل کرد. من معتقدم که قراردادهای هنری بهتر است که ذیل ماده 10 قانون مدنی باشد نه قانون کار. همچنین عضویت صنفی را نیز برای همه هنرمندان الزامی کنند و موضوع بیمه اختیاری را نیز مد نظر قرار دهند. در این شرایط، بخش عظیمی از مشکلات فعلی قراردادهای هنرمندان مرتفع خواهد شد.
قرارداد شفاهی در حقوق ایران به رسمیت شناخته شده است
کاوه رضوانی راد، وکیل و مشاور حقوقی خانه سینما به عنوان سخنران بعدی نشست، به موضوع آسیب شناسی قراردادهای شفاهی پرداخت. وی در ابتدا سه مشکل بزرگ جامعه هنری را نبود نظام صنفی منسجم، بحث سانسور و نبود قرارداد کتبی عنوان کرد.
رضوانی راد با طرح این سؤال که آیا در نظام حقوقی ایران، قرارداد شفاهی به رسمیت شناخته شده است یا خیر؟ صحبتهای خود را ادامه داد. وی برای پاسخ به این سؤال ماده 183 قانون مدنی را ملاک قرار داد.
ماده 183 قانون مدنی مقرر میدارد: «عقد عبارت است از اینکه یک یا چند نفر در مقابل یک یا چند نفر دیگر تعهد بر امری نمایند و مورد قبول آنها باشد.» رضوانی راد در خصوص این ماده گفت: عمده حقوقدانان بر این باورند که آنچه در این ماده در مفهوم عقد گفته شده، مترادف با قرارداد است و شامل قرارداد کتبی و شفاهی میشود. از این رو به نظر میرسد در حقوق ایران، قرارداد شفاهی پذیرفته شده است.
این وکیل دادگستری در ادامه به یکی از دادنامههایی که در سال 1378 و از سوی شعبه 29 حقوقی تهران صادر شده بود اشاره کرد. در این دادنامه نیز پذیرفته است که بسیاری از عقود در جامعه به صورت شفاهی انجام میشوند و قصد و اراده را ملاک قرار داده نه اثر آن که ممکن است کتبی باشد یا شفاهی. وی در همین خصوص گفت: در زندگی اجتماعی هم عقود شفاهی پذیرفته شده است. مثلا زمانی که ماشین خود را برای تعمیر به تعمیرگاه میبرید، قراردادی منقد نمیکنید و همان قرارداد شفاهی معتبر است. حتی وقتی از یک سوپرمارکت، محصولی را خرید میکنید نیز عملا یک عقد شفاهی انجام دادهاید.
قرارداد شفاهی از نظر اعتبار و ضمانت اجرا عین قرارداد کتبی است
مشاور حقوقی خانه موسیقی در بخش دیگری از صحبتهای خود به اعتبار قرارداد شفاهی اشاره کرد: قرارداد شفاهی از نظر اعتبار و ضمانت اجرا عین قرارداد کتبی است. با این وجود دلیل اینکه امروزه اغلب مردم به سمت قرارداد کتبی میروند، به دو دلیل عمده است: نخست اینکه زندگی شرایط پیچیدهای به خود گرفته و مانند گذشته نیست. دیگر اینکه ضمانت اجراهای اخلاقی در حال از بین رفتن است. این موضوع در حوزه هنر هم کاملاً وجود دارد. به باور من، اتفاقاً قراردادهای هنری باید کتبی باشد زیرا جزئیات بسیار زیادی دارد و در قراردادهای شفاهی به این جزئیات اشاره نمیشود. به طور مثال، شرکت نت فلیکس که یک کمپانی بزرگ برای تولید سریالهای آمریکایی است، 70 نوع قرارداد تیپ دارد. یعنی برای یک سریال، 70 شیوه قرارداد منعقد میکند. طبیعتاً در چنین شرایطی است که جزئیات هم آورده میشود. نبود جزئیات یکی از بزرگترین معضلات قرارداد شفاهی است. موضوع دیگر همان بحث ضمانت اجرای اخلاقی است که این موضوع به نهادهای صنفی باز میگردد. در گذشته، ضمانت اجراهای اخلاقی در جامعه جدی بود و مثلاً بیانیه خانه تئاتر در مورد یک شخص هنرمند که تخلفی داشته است، بسیار قدرتمندتر از رأی دادگاه بود. امروزه این ضمانت اجرای اخلاقی در حال از بین رفتن است و هم مسأله باعث میشود که وجود قرارداد کتبی در عرصه هنر الزامی باشد.
فیلم کوتاهی که جوایز متعددی کسب کرد ولی درگیر دعوای حقوقی شد
این وکیل دادگستری در ادامه به آسیبهای قرارداد شفاهی اشاره کرد. وی بحث در مورد این موضوع را با ذکر مثالی مطرح کرد: یک فیلم کوتاهی چندماه پیش ساخته شد که تجربه اول کارگردان بود. چون اولین تجربه کارگردان بود، خیلیها کمک کردند که این فیلم ساخته شود و اتفاقاً قراردادی هم بینشان منعقد نشد. در این جمع، یک نفر بیشتر از بقیه کمک کرد تا جاییکه عملاً کار تهیه کنندگی را انجام داد و باز هم توافقی بین کارگردان و وی منعقد نشد. این فیلم پس از اکران در چند فستیوال درخشید و جوایز متعددی گرفت که مبالغ نسبتاً قابل توجهی بود. پس از این اتفاقات بود که مشکلاتی بین این دو نفر به وجود آمد و کارشان به دادگاه رسید. این خانم در دادگاه گفت که این شخص تهیه کننده نیست و قراردادی هم وجود ندارد. در واقع کارگردان اظهار داشت که ما دوست بودهایم و در کارهای قبلی من کمک ایشان کردهام و در این کار هم این شخص به من کمک کرده و قراردادی به عنوان تهیه کنندگی بین ما وجود ندارد.
قرارداد 4 میلیاردی را در یک صفحه تنظیم میکنند
رضوانی راد در خصوص همین پرونده افزود: وقتی قرارداد کتبی وجود نداشته باشد، ابتدا باید اصل همکاری را ثابت کنیم. باید تعریف کنیم که مناسبات چگونه بوده است. بنابراین بحران نخست در نبود قرارداد کتبی، ثابت کردن اصل کار است. موضوع دیگری که در قرارداد شفاهی مغفول میماند و اتفاقاً در حوزه تئاتر و سینما و موسیقی هم بسیار مهم است، بحث جزئیات در قرارداد است. اساساً قرارداد هنری یعنی جزئیات. من بعضی اوقات قرارداد بازیگران خارجی را میبینم که مثلاً برای یک سکانس 25 دقیقهای، 40 صفحه قرارداد دارند و همه جزئیات را میآورند. ما در ایران قرارداد یک بازیگر در یک سریال نمایشی که مبلغش حدود 4 میلیارد تومان است را فقط در یک برگه پشت و رو تنظیم میکنیم. در عرصه ورزش هم همینگونه است. شاید بتوان گفت که سیدجلال حسینی تنها فوتبالیستی است که در ایران قرارداد درست میبنند. تمامی جزئیات در قرارداد را لحاظ میکند و برای همین هیچ وقت به مشکل نمیخورد و همه پولش را از تیمها میگیرد.
رضوانی راد در پایان گفت: مثال دیگری هم در همین نبود قرارداد کتبی وجود دارد. همین الان یک دعوا بین تهیه کننده و بازیگر یک فیلم در جریان است. موضوع از این قرار است که بازیگر عکسهای پشت صحنه را منتشر کرده و چون قراردادی وجود نداشته، مشکل ایجاد شده و تهیه کننده معترض شده است. وقتی قرارداد کتبی وجود نداشته باشد، تضمین از بین میرود چون در قرارداد شفاهی تعیین وجه التزام غیر ممکن است. مشکل دیگری که در قرارداد شفاهی وجود دارد این است که عملاً امکان مراجعه به داوری از بین میرود. فقط در قرارداد کتبی میتوان به داوری مراجعه کرد.