آیا مجمع تشخیص باز هم در موضع تشخیص مصلحت نظام خواهد بود؟
داتیکان: یکی از کلیدی ترین پرسش های امروز که صحنه سیاست ورزی در آینده ایران را به شدت زیر تأثیر قرار خواهد داد، پرسش از آینده و سرنوشت مجمع تشخیص مصلحت نظام است. آیت الله هاشمی نه تنها یک چهره کلیدی ایران پس از انقلاب، بلکه شخصی بود که هویت این نهاد مهم تصمیم ساز با شخص وی گره خورده بود و پر کردن جای او در این نهاد، بسیار پیچیده و دشوار است.
با رحلت آیت الله هاشمی رفسنجانی ،نظام جمهوری اسلامی با فقدان یکی از بازیگران قدیمی و اصیل خود مواجه شده است. شخصیتي کلیدی که همواره به دید وسیع و عمیق و تعیین راهبردها و تاثیر در برنامهریزیهای بلند مدت شهرت داشت .یکی از مناصبي که برجستگی شخصیتی ایشان را در این حوزه نمایان ساخته بود، ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام در يك دوره طولانی است. مجمع تشخیص مصلحت نظام از جمله نهادسازی های جمهوری اسلامی ایران در دوران تثبیت به شمار می رود؛ بدین معنا که در بدو تدوین قانون اساسی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، وجود چنین نهادی پیش بینی نشده بود.
در دوران تثبیت و تجربه نهادهای جمهوری اسلامی ،خلأ یک نهاد تصمیم ساز برای برون رفت از بحرانهای ناشی از اختلاف آرا بین قوا حس میشد و به دنبال آن، این نهاد پیش از بازنگری اول قانون اساسی تاسیس و با تخصیص وظایفی در بندهای قانون اساسی، پس از بازنگری سال 1368 به نهادهای رسمی جمهوری اسلامی ایران اضافه شد.
سه دوره حساس
این نهاد در طول دوران فعالیت خود، سه دوره مختلف را به لحاظ اهمیت وظایف و نقش محوله گذرانده است.دوره اول که مدت کوتاهی نزدیک به دو سال از بدو تاسیس تا اصلاح قانون اساسی بود و این نهاد تنها به حل و فصل مسائل جاری بین قوا می پرداخت و ماموریت رسمی به عهده نداشت.
دوره دوم از سال 68 تا 76 بودکه با توجه به مسئولیت همزمان آیت ا... هاشمی رفسنجانی به عنوان ریاست جمهور و رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام ، در اصل کنار دولت سازندگی قرار داشت و انجام تصمیم سازی بالا دستی در این نهاد، بروز و ظهور چندانی نداشت.
دوره سوم اما،مهمترین و در عین حال طولانیترین دوره فعالیت این نهاد است.این دوره با پایان ریاست جمهوری دور دوم آیت ا... هاشمی آغاز و تا رحلت ایشان ادامه یافته است.
جايگاه والاي يك نهاد
طبق بند های قانون اساسی ، نهاد مجمع دارای چهار وظیفه ثابت و عمومی و نيز شامل موارد زیر است:
1-تشخیص مصلحت میان نظرات مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان.
۲-تهیه و پیشنهاد پیشنویس سیاستهای کلی نظام در اجرای بنديك اصل ۱۱۰ قانون اساسی.
۳-حل معضلات نظام با ارجاع از سوی مقام معظم رهبری.
۴-اعلام نظر در مورد استفساریههای مربوط به مجمع تشخیص مصلحت نظام.
انجام این وظایف مهم به ویژه بند دو و سه ،بسیار وابسته به میزان اعتماد و اطمینان رهبری نظام به فرایند تصمیمسازی و دید استراتژیک و بلند مدت و همه جانبه نگر در این نهاد مهم است. موضوعی که با توجه به روابط طولانی مدت و شناخت و اطمینان متقابل میان مقام رهبری و آیت ا... هاشمی ،در طول دوره سوم وجود داشت و همین باعث شده بود که این نهاد، ریل گذاری بلند مدت نظام را بر عهده داشته باشد.
از سوي ديگر کاریزمای آیت ا... هاشمی و اشراف کم نظیر او بر مسائل و مشکلات کشور و تاریخچه آنها نيز باعث شده بود تا بیشترین اطمینان به تصمیمات مجمع تشخیص که تحت مدیریت ایشان اخذ ميشد، در سطوح مختلف نظام وجود داشته باشد.
دغدغههاي واجب
اما آیا ادامه راه این نهاد ،به همین سبک و سیاق خواهد بود ؟ آیا شخصیت جامعی در تراز او وجود دارد که به همان میزان مورد اطمینان و اعتماد مقام رهبری قرار گیرد؟ این دغدغه ها زمانی پر رنگتر می شوند که نگاهی به سری دوم وظایف مجمع با عنوان وظایف مقطعی داشته باشیم.طبق قانون اساسی، نهاد مجمع تشخیص مصلحت نظام علاوه بر وظایف عمومی، چهار وظیفه مقطعی به شرح زیر را نیز بر عهده دارد: ۱-مشاوره در اموری که رهبر انقلاب اسلامي ايران در اجرای اصل ۱۱۲ قانون اساسی به مجمع ارجاع میکند.
۲-در صورت فوت یا استعفاي مقام معظم رهبری یا عزل توسط مجلس خبرگان رهبری، تشکیل یک شورای سه نفره جهت رسیدگی امور تحت اختیار رهبر.
۳-تصویب مصوبات شورای رهبری ایران در صورت عزل، استعفا و یا فوت رهبر وقت (در زمان وجود رهبر، این بررسی بر عهده شخص ايشان است).
۴-مشارکت در شورای بازنگری قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، بر اساس اصل ۱۷۷ قانون اساسی.
جايگاه والاي مجمع
با دقت در وظایف فوق ،مشخص می شود که این نهاد به صورت بالقوه چه نقش خطیری در سرنوشت مملکت داشته و دارد. وقتی نهادی در شرایط اضطرار در حد بدیل رهبری برای گذر از بحران دیده شده یا به عنوان عضو اصلی مشارکت کننده در بازنگری قانون اساسی تعیین می شود ،نقش و اهمیت سلامت ساختار و اطمینان از تصمیمسازی مصلحت بینانه و دور اندیشانه آن بسیار پررنگ تراز آنچه در حال حاضر است به چشم خواهد آمد.
مجمع، مجمع خواهد ماند؟
با توجه به آنچه گفته شد،باید دید که آیا میزان نقش آفرینی این نهاد مهم با توجه به تغییر ناگزیر مدیر فقید آن در حد فعلی خواهد ماند یا بسته به مدیر جدید،دامنه کارکردي نوینی در حوزه وظایف قانونی برای مجمع تشخیص تعریف خواهد شد؟
آیا وظیفه خطیر بازنگری قانون اساسی با توجه به اقتضائات و شرایط روز در حیطه ماموریت های ريیس جدید مجمع تشخیص قرار خواهد گرفت ؟آیا مانند دوره ریاست آیت ا... هاشمی، ریل گذاری بلند مدت نظام در اختیار این نهاد خواهد ماند یا اینکه متناسب با ریاست جدید،این تاثیرگذاری دستخوش تغییر و تحول می شود؟و اینکه آیا پیش بینی استراتژی های دوران هر چند تلخ ولی ناگزیر جابهجايي رهبری، در دوران ریاست جدید مجمع انجام خواهد شد؟
قباي با ارزش راس مصلحت
به هر روی، قبای ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام را قانون برای هر قد و قامتی ندوخته است. ریاست بعدی مجمع تشخیص، میراثدار بزرگمردی است که تاریخ معاصر ایران به مانند او را کمتر تجربه کرده است.این میراث داری ،مسئولیت بسیار عظيمي است و «بزرگی» سرد و گرم چشیده و با تدبیر را انتظار می کشد.