چشم هایی بسته برای دیدن حقوق شهروندی کم توانان جسمی
داتیکان: چرا معلولان در شهر دیده نمی شوند؟ این سؤال مهم و اساسی باید امروز در ذهن تمام شهروندان ایرانی مرور شود. در واقع حقوق شهروندی افراد دارای معلولیت در جامعه ما به گونه ای است که نه تنها آنان را از حق طبیعی خود محروم ساخته ایم بلکه خمودگی، تنهایی و انزوا را به زندگی آنان تزریق کرده ایم. مشکلات مختلف در جابه جایی و ارتباط و دشواری های خارج از حد تحمل و حتی گاه غیر قانونی در مقابل تلاش های افراد کم توان تا به عنوان یک عضو فعال و عادی جامعه زندگی کنند، باعث شده است ضرورت پرداختن به این مسئله امروز بیش از هرزمان احساس شود. در همین راستا برخی مقام های دولتی و خبرنگاران در میزگردی در خبرگزاری جمهوری اسلامی در مورد این موضوع صحبت شده است.
عضو ستاد حقوق شهروندی به عنوان یک شهروند دارای معلولیت در خصوص حقوقی که از آنها محروم شده است، می گوید: من خودم به عنوان فرد معلول شدید بینایی در بحث برابری فرصت ها با مشکلات زیادی روبرو هستم.
زهرا علی اکبری تصریح می کند: در بحث حقوق شهروندی، قوانین کم نیستند. ایران عضو کنوانسیون حمایت از حقوق معلولان می شود ، قوانین را امضا می کند اما در مرحله عمل ، نتیجه ای دیده نمی شود.
وی خاطرنشان می کند : این مسائل در بحث آموزش و اشتغال خیلی نمود پیدا می کند. مناسب سازی ها در اینکه بتواند یک فرد دارای معلولیت را از انزوای اجتماعی بیرون بکشد و به عرصه اجتماعی بیاورد، خیلی تاثیرگذار است.
این دانشجوی دکترای جامعه شناسی دانشگاه تهران می گوید: برای قانون جامع حمایت از معلولان، ضمانت اجرایی دیده نشده است بطورمثال یکی از اصل های این قانون، دست دستگاه ها را باز گذاشته بود تا از حمایت معلولان سر باز زنند و قانون را رعایت نکنند.
علی اکبری اضافه می کند: یا اینکه در این قانون در بحث اشتغال ، این آزادی به دستگاه های دولتی داده شده تا به راحتی سهمیه 3 درصد مخصوص استخدام معلولان را زیر پا بگذارند.
وی خاطرنشان می کند: افراد دارای معلولیت با موانع فرهنگی زیادی در سطح جامعه روبرو هستند و فکر می کنم صدا و سیما آنگونه که باید و شاید کار خود را انجام نداده است، چون اگر انجام می داد ما تا این اندازه در حوزه فرهنگی به مشکل برنمی خوردیم .
**درس می خوانیم اما از کار خبری نیست
عضو ستاد حقوق شهروندی می گوید: هیچ سهمیه ای برای پذیرش افراد معلولیت در امر آموزش وجود ندارد، فرد معلول برابر با افراد عادی در دانشگاه درس می خواند و پله های موفقیت را یکی یکی طی می کند اما در مواجهه با اشتغال و زمانی که می خواهد از علمش استفاده کند، کسی او را به عنوان یک فرد توانمند نمی بیند.
علی اکبری تاکید می کند: انگ ناتوانی بطورعمیقی به پیشانی فرد معلول خورده و در بسیاری از موقعیت ها، دیگر امور این فرد را تحت تاثیر قرار می دهد.
**در آزمون های تئوری شغلی پذیرفته و هنگام مصاحبه رد می شویم
علی اکبری که دبیر کانون نابینایان دانشگاه تهران هم هست ، می گوید: هنگام آزمون های تئوری شغلی ، خیلی راحت مانند افراد عادی امتحان می دهیم -سهمیه 3 درصد استخدامی هم داریم- اما هنگام مصاحبه رد می شویم که نمونه آن آموزش و پرورش است که طی چند سال اخیر خیلی موانع برای معلولان خصوصا نابینایان ایجاد کرده است.
وی با اشاره به اقدام وزیر قبلی آموزش و پرورش در اجرایی نکردن سهمیه اختصاصی معلولان در استخدام های خود ، می گوید: بطورمثال نابینای فوق لیسانس عربی دانشگاه تهران در آزمون استخدامی آموزش و پرورش پذیرفته می شود اما آموزش و پرورش استان خراسان می گوید نابینا نمی تواند معلم شود و گفته شده که نابینا فقط در مدرسه استثنایی و آن هم با مدرک روانشناسی کودکان استثنایی می تواند فعالیت کند.
این عضو ستاد حقوق شهروندی می کند: این به آن معناست که خود مدارس کودکان استثنایی را به رشته روانشناسی کودکان استثنایی محدود کردیم.
**سقوط مرگبار و ادامه روند بی توجهی به حقوق شهروندی معلولان
عضو ستاد حقوق شهروندی به سقوط یک نابینا از یک پل هوایی در هفته های اخیر اشاره می کند و می گوید: این نابینا هم اکنون در شرایط خوبی نیست؛ پیگیر موضوع که شدیم دیدیم شهرداری فقط خط زرد کشیده است اما اگر خط زرد را می دیدیم که دیگر نابینا نبودیم؛ اگر جای شهرداری بودم راه پل را می بستم تا نابینا نرود . نابینا از کجا می توانست بفهمد که پله پل را کنده اند و برده اند. موارد اینچنینی در جامعه ما کم نیست و متاسفانه تکرار می شود.
علی اکبری تصریح می کند: فکر می کردم بعد از سانحه سقوط یک نابینا در مترو، واقعا شهرداری یک فکر اساسی برای معلولان بکند اما متاسفانه هر سال یک اتفاقی که می افتد همه پیگیر می شوند اما خروجی آن را نمی بینیم . آن اتفاق می توانسته منجر به ایجاد شهر امن شود اما مهم ترین حقوق شهروندی معلولان اتفاق نیفتده است.
وی اضافه می کند: من به عنوان نابینا در مترو امنیت ندارم بارها لای در مترو گیر کرده ام. ترجیحا مجبورم از تاکسی و آژانس استفاده کنم. اگر بخواهم امنیت خود را تضمین کنم راه دیگری برای من معلول وجود ندارد که هزینه های سنگین تری برای زندگی ام خرج کنم که در توان معلول نیست ؛ مگر سازمان بهزیستی چقدر می تواند من نابینا را حمایت کند.
**حقوق شهروندی معلولان فقط به یک سازمان محدود نمی شود
عضو ستاد حقوق شهروندی می گوید: برای احقاق حقوق شهروندی یک معلول نباید همه چیز را به یک سازمان محدود کنیم ، تمام سیستم دولتی باید دست به دست هم بدهند که حق افراد رعایت شود.
علی اکبری می افزاید: افراد معلول بعد از مدتی که موانع را می بینند ناامید می شوند و خیلی از آنها به فکر مهاجرت به کشورهای دیگر می افتد.
**حتی دانشگاه ها هم به فکر حقوق معلولان نیستند
عضو ستاد حقوق شهروندی می گوید : دانشگاه ها حقوقی برای افراد دارای معلولیت قائل نیستند بطورمثال اکنون در دانشگاه تهران هیچ حقوقی برای یک فرد ویلچری تعریف نشده است. این فرد نه می تواند به طبقه دوم برود و نه اینکه می تواند از سرویس بهداشتی خوابگاه استفاده کند.
علی اکبری می افزاید : در برنامه ریزی های خود فرد معلول را نمی بینیم . خوابگاه ها بدون آسانسور ساخته میشوند بدون اینکه فکر کنند ممکن است یک فرد ویلچرنشین در دانشگاه پذیرفته شود .
وی خاطرنشان می کند: در قانون جامع حمایت از معلولان، آموزش آنان رایگان است اما این مساله فقط در مورد دانشگاه آزاد اسلامی رعایت می شود و دانشگاه پیام نور و شبانه رایگان نیستند.
**بارقه هایی برای تحقق حقوق شهروندی معلولان
رئیس ستاد حقوق شهروندی نیز در این میزگرد با اشاره به تشکیل اداره توانبخشی در وزارت بهداشت و انتصاب مشاور معلولان در شهرداری تهران می گوید: این اقدامات برای تحقق حقوق شهروندی معلولان خوب است اما جا دارد یک هماهنگی سازمانی و ساختاری بین این مجموعه ها اتفاق بیفتد.
جواد نوروزی در ادامه با رونمایی از منشور حقوق شهروندی از سوی رئیس جمهور در آذرماه جاری می گوید: این سند مورد توجه حقوقدانان ، جامعه علمی و آحاد جامعه قرار گرفت. حقوق شهروندی از مبانی و آموزه های اسلامی برخوردار هست.
وی می افزاید : خوشبختانه اقدام بسیار ارزشمند و مثبتی که در منشور حقوق شهروندی اتفاق افتاده، این است که برای اولین بار واژه توانخواه بصورت قانونمدار در این منشور آورده شده است.
**حق استفاده از امکانات درمانی و توانبخشی برای معلولان
رئیس ستاد حقوق شهروندی می گوید: طبق ماده پنج منشور حقوق شهروندی، حق توانخواهان و سالمندان نیازمند است که از امکانات درمانی و توانبخشی برای بهبودی یا توانمندشدن در جهت زندگی مستقل و مشارکت در جنبه های زندگی بهره مند شوند.
نوروزی می افزاید: براساس این منشور، شهروندان از حق زندگی شایسته و لوازم آن همچون آب بهداشتی، غذای مناسب، ارتقای سلامت ، بهداشت محیط ، درمان مناسب، دسترسی به دارو ، تجهیزات ، کالاها و خدمات پزشکی منطبق با معیارهای دانش روز و استانداردهای ملی ، شرایط زیست محیطی سالم و مطلوب به ادامه زندگی برخوردارند.
وی ادامه می دهد: همچنین طبق این منشور، معلولان باید به تناسب توانایی از فرصت و امکان تحصیل و کسب مهارت برخوردار باشند و معلولیت نباید موجب محرومیت از حق تحصیل دانش و مهارت های شغلی شود. نگاه منشور حقوق شهروندی به بحث حقوق معلولان بسیار مبارک است.
**حق شغل برای معلولان
رئیس ستاد حقوق شهروندی می گوید: برغم این باور غلط که افراد دارای معلولیت نمی توانند کار کنند، روح منشور حقوق شهروندی این را القا می کند که این افراد باید دارای شغل باشند.
به گفته نوروزی ، خوشبختانه اکنون یک سوم افراد دارای معلولیت توسط سازمانها به ویژه با تلاش بهزیستی دارای شغل هستند.
**منشور حقوق شهروندی باید به درستی اجرا شود
معاون اداره حقوق بشر وزارت امور خارجه نیز در این میزگرد می گوید : سند حقوق شهروندی رونمایی شده، یک سند ملی است و علاوه براینکه این سند باید در بعد قوانین و مقررات هنجارسازی شود باید به این امر مهم توجه شود که این سند به یک رویه عرفی هم تبدیل شود . چون قوانین ومقررات زیادی مانند قانون حمایت از حقوق معلولان در کشور داریم که به درستی اجرا نمی شوند.
مصباح انصاری سند ملی حقوق شهروندی را با اعلامیه جهانی حقوق بشر مقایسه می کند و می گوید: اعلامیه جهانی حقوق بشر هیچوقت توسط کشورها مانند کنواسیون به امضا نرسید اما کشورها خود را ملزم به رعایت آن می دانند.
**دسترسی یکی از اصلی ترین حقوق معلولان
معاون اداره حقوق بشر وزارت امور خارجه می گوید: یکی از مفاد بسیار اساسی کنواسیون بین المللی حقوق افراد دارای معلولیت ، دسترسی است و الحاق به این کنواسیون در مجلس شورای اسلامی نیز به تصویب رسیده است و از آن جهت دستگاه ها مکلف به اجرای آن هستند.
انصاری می افزاید: دسترسی از مفاد خیلی مهم این کنواسیون است ؛ بحث دسترسی فقط دسترسی فیزیکی ، استانداردسازی یا مناسب سازی ها نیست . موضوع دسترسی به همه چیزهایی است که شهروندان دیگر به آنها دسترسی دارند که دسترسی به فضای مجازی، دسترسی به امکانات شهری، دسترسی به خدمات و دسترسی به بهداشت را مشمول می شود.
به گفته وی ، در مواد پنج و 11 منشور حقوق شهروندی اشارات جدی به موضوعاتی داریم که مستقیما با بحث دسترسی سر و کار دارد.
**آگاه سازی راهی به سوی جامعه دوستدار معلولیت
معاون اداره حقوق بشر وزارت امور خارجه می گوید: ماده هشت کنواسیون حقوق افراد دارای معلولیت از موادی است که از نظر اولویت بندی اقدام در سطح ملی کشورها باید به اجرای مواد آن اولویت خاص بدهند و آن مربوط به آگاه سازی است.
انصاری می افزاید: تا بحث آگاه سازی عمومی را بطور دقیق اجرا نکنیم نمی توانیم به یک جامعه دوستدار معلولیت دسترسی پیدا کنیم. یک جامعه دوستدار معلولیت وقتی حاصل می شود که آگاهی در سطح عموم نسبت به مساله معلولیت افزایش پیدا کند و الگوسازی در هنجارها و رفتارهای اجتماعی از طریق افزایش آگاهی رخ داده باشد بنابراین آگاه سازی موضوعی است که از اولویت زمانی برخوردار است.
معاون اداره حقوق بشر وزارت امور خارجه می گوید: ماده 19 کنواسیون حقوق افراد دارای معلولیت، مساله زندگی مستقل و حضور و مشارکت آنان در جامعه را مورد تاکید قرار می دهد .
انصاری می افزاید: ماده 24 این کنوانسیون اختصاص به آموزش پیدا کرده و این آموزش ، مادام العمر هست نه آموزش در یک مقطع خاص . برای افراد دارای معلولیت ، آموزش یک موضوع مادام العمر تلقی می شود و منظور فقط آموزش آکادمیک و رسمی نیست.
معاون اداره حقوق بشر وزارت امور خارجه می گوید: ماده 27 این کنواسیون نیز به کار و استخدام و اشتغال و ماده 28 آن به زندگی و حمایت های اجتماعی که از وظایف دولت هاست برای توانمندسازی افراد دارای معلولیت اشاره کرده است که این مهم تضمین دسترسی به برنامه های اجتماعی است.
انصاری می افزاید: توانمندسازی موضوع مشترک همه مواد قانونی کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت است که در تمام ابعاد زنان و کودکان دارای معلولیت ، رهایی از بهره کشی و استثمار و خشونت و آزار ، آموزش، کار و استخدام باید مورد توجه قرار گیرد و براساس کنوانسیون این از وظایف دولت ها است.
معاون اداره حقوق بشر وزارت امور خارجه می گوید: مساله توانمندسازی نیاز به ابزار دارد نیاز به اختصاص بودجه دارد از طرف دیگر تا وقتی که گفتمان ارتقای و صیانت از حقوق افراد دارای معلولیت در جامعه شکل نگیرد در عمل فقط با هنجارسازی نمی توانیم به این توانمندسازی ها برسیم.
انصاری تاکید می کند: باید این گفتمان شکل بگیرد و ارتقا پیدا کند . جامعه دوستدار معلولیت وقتی ایجاد می شود ما بتوانیم از طریق افزایش آگاهی عمومی یعنی آگاه سازی به ایجاد و ارتقای گفتمان صیانت و حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت دست پیدا کنیم.
معاون اداره حقوق بشر وزارت امور خارجه با اشاره به تجارب کشورهای مختلف در چهار چوب گفتمان صیانت و حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت می گوید: یکی از روش هایی که الان برای بهتر اجرا شدن مفاد کنوانسیون و قوانین داخلی کشورها از آن استفاده می شود موضوع دو مرحله ای الگوسازی و عمل بهتر است یعنی که با استفاده از نمونه های خوب و نمونه های موفق ، الگوسازی و جریان سازی در سطح جوامع رخ دهد که این هم از وظایف دولت ها و نهادهای مدنی است.
انصاری می افزاید : وقتی که فرد دارای معلولیت و چالش بینایی داریم و او می تواند دکترای حرفه ای پی اچ دی بگیرد و یک طرح تحقیقاتی خوب را اجرا کند و در سطح ملی مدال بگیرد و کارش به عنوان یک نمونه ابداعی و خلاقانه در سطح کشور مورد توجه قرار بگیرد این نمونه را که این فرد چگونه از روی چالش ها و موانع توانسته عبور کند و به این موفقیت برسد باید تبدیل به الگو کنیم.
وی ادامه می دهد: در الگوسازی فقط موضوع معرفی و مدال نشان دادن نیست مساله ایجاد این باور در بین معلولین است که شما می توانید . شما هم می توانید مثل او باشید و از روی چالش ها عبور کنید.
وی خاطرنشان می کند: بسیاری از افراد موفق در جامعه معلولین از شهرستان ها و حتی از مناطق محروم برمی خیزند البته آنان اول مورد حمایت خانواده و مسئولان منطقه قرار گرفته اند اما موضوع اصلی و موتور محرکه آنان ، باور خودشان بوده است.
وی خاطرنشان می کند: این افراد این اراده را در خودشان ایجاد کرده اند که من نباید با این معلولیت خانه نشین شوم من باید مبارزه کنم تا به موفقیت برسم. تعداد نمونه های موفق در هر جامعه ای بالا برود می توان این انتظار را داشت که حقوق افراد جامعه دارای معلولیت مورد توجه بیشتری در آن جامعه قرار بگیرد و احتمال و شانس و ضریب بالایی هست که این در واقع موضوع توانمندسازی و مساله اجرای قوانین و مقررات با اجرای آنها بیشتر از سوی مسئولان مورد توجه قرار بگیرد.
انصاری می گوید: این موضوعی است که از دو طریق طریق دستگاه های دولتی به سمت جامعه مدنی و همچنین موضوع انگیزه بخشی و مورد توجه قرار دادن جامعه مدنی، اجرا می شود.
وی خاطرنشان می کند: در بحث الگوسازی و استفاده از الگوهای موفق، معرفی صحیح آن به جامعه باید هم در سطح ملی اتفاق بیفتد و هم استانی و هم شهرستانی و نباید اینطور باشد که الگوها را الگوی ملی ببینیم و به آنها بها بدهیم ما باید در سطح شهرستان ها ، الگوهای موفق داشته باشیم و آنها را در سطح اجتماع های خودشان مسئول انگیزه بخشی و توانمندسازی جامعه معلولان قرار دهیم.
معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی کشور نیز در این میزگرد می گوید: منشور حقوق شهروندی رئیس جمهور نشان می دهد دولت دغدغه این را دارد که در کنار روندهای توسعه ای و ارتقای شاخص ها و بهبود وضعیت اقتصادی و صنعتی و کشاورزی کشور، شرایطی فراهم کند که افراد احساس کنند در آن جامعه حقوقشان تضییع نشده و تبعیض وجود ندارد.
حسین نحوی نژاد می افزاید: دبیرخانه دائمی کنگره حقوق شهروندی نیز به همت وزارت کشور و بخش غیردولتی ایجاد شده و گام های اساسی در جهت گسترش ادبیات حقوق معلولان در کشور برداشته شده است.
معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی کشور می گوید: در زمینه مسائل حقوق شهروندی با یک مساله سهل و ممتنع روبرو هستیم از یک سو با توجه به شرایط حاکم بر کشور و ارتباط بین حکومت و مردم، همه می توانند در این زمینه صحبت کنند اما در مقام عمل مشکل داریم یعنی آنجایی که باید این باور ذهنی برای همه افراد جامعه -نه فقط حکومت- ایجاد شود که کرامت انسانی افراد دارای معلول باید حفظ شود.
نحوی نژاد می افزاید: باید برای احقاق حقوق شهروندی افراد دارای معلولیت ، سرمایه گذاری شود و نه فقط سرمایه گذاری مالی بلکه سرمایه گذاری عاطفی هم صورت گیرد.
معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی کشور می گوید: افرادی در جامعه هستند که به لحاظ جسمی یا به لحاظ روانی یا ساختارهای ذهنی دچار نقص هستند اما اینکه این نقص تبدیل به ناتوانی یا معلولیت شود یا نشود بستگی به رعایت حقوق شهروندی آنان دارد.
نحوی نژاد تاکید می کند : الزاما هرکسی که دارای نقص هست نباید دچار معلولیت و ناتوانی و دور شدن از چرخه اقتصاد و اجتماع شود اما متاسفانه این اتفاق می افتد چون علت نقص های ایجاد شده در افراد را نادیده می گیریم و موازینی را رعایت نمی کنیم.
وی معتقد است که وقتی نقص ایجاد شد از روز اول با یک مداخله بهنگام تلاش نمی کنیم که این آسیب را به حداقل برسانیم تا فرد بتواند نقش اجتماعی خودش را در جامعه کسب کند.
معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی کشور در پاسخ به سئوال خبرنگار ایرنا که چرا افراد دارای معلولیت در شهر دیده نمی شوند ، می گوید: دیده نمی شوند چون اصولا فرهنگ ما فرهنگ پاک کردن صورت مساله است و ما به جای اینکه سعی کنیم که نیازهای واقعی جامعه را بشناسیم و به آنها جواب بدهیم تلاش زیادی داریم که صورت مساله را پاک کنیم . به همین خاطر است که معلولین در گوشه انزوا قرار می گیرند.
نحوی نژاد با اشاره به پلاک خودروی معلولان می گوید: ممکن است تا پنج سال پیش این پلاک ها نبوده اما اکنون در خیابان از هر 10 خودرو یکی از آنها پلاک معلولان دارد. این حرکتی بوده که معلولان را به عرصه کشانده است. یا از زمانی که بحث سهمیه های استخدامی معلولان مطرح شده بصورت موردی افراد دارای معلولیت را در اداره ها نیز می بینیم.
وی تصریح می کند: پس اینکه معلول در جامعه نیست به معنای عدم وجود معلول نیست بلکه به آن معنا است که عرصه جامعه آماده پذیرش معلول نیست. هنگامیکه دانشگاهی کلاس های درس خودش را در طبقات سوم به بالا برگزار می کند و آسانسور و بالابر هم ندارد قطعا یک فرد ویلچرنشین بعد از یک ماه خسته می شود و دیگر درس را رها می کند و دنبال آن کار نیست.
وی اضافه می کند: همچنین اگر در نظام امتحانات ما شرایط شرکت افراد نابینا و ناشنوا و جسمی و حرکتی، فراهم نشود ، تعداد شرکت کنندگان معلول کاهش می یابد و این یک اثر مستقیم در مشارکت آنها دارد.
نحوی نژاد با تاکید بر لزوم فراهم شدن شرایط اماکن فرهنگی، ورزشی، تفریحی، مذهبی، اجتماعی و اداری برای پذیرش افراد دارای معلولیت، می گوید: یک فرد سالمند مبتلا به عارضه پروستات ، تقریبا هر نیم ساعت نیاز به استفاده از سرویس بهداشتی دارد اما هنگامیکه در یک خیابان بزرگ اصلا یک سرویس بهداشتی عمومی وجود ندارد قاعدتا فرد تلاش می کند تردد خود را در جامعه کم کند و وقتی تردد خود را کم کرد مشارکتش در اجتماع کمتر می شود.
معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی کشور می گوید: اولین حقی که افراد دارای معلولیت دارند و جامعه باید این حق را برای آنان تامین کند، پیشگیری است یعنی باید علت هایی که مردم را معلول می کند بشناسیم .
نحوی نژاد می افزاید: ازدواج فامیلی، نبود مراقبت های دوران بارداری، عفونت های زمان بارداری ، سوء تغذیه مادران، مصرف خودسرانه داروها ، زایمان های مشکل و غیربهداشتی ، سوء تغذیه یا عفونت های دوران کودکی ، تصادفات رانندگی و حوادث حین کار از عوامل معلول کننده ای هستند که باید آنها را به موقع شناسایی کنیم.
وی می افزاید: حق دیگر برای افراد دارای معلولیت، مداخلات بهنگام است ، یعنی ما باید در زمانی که این آسیب ها رخ داد با غربالگری و شناخت بموقع آسیب ، ورود جدی و بموقع داشته باشیم.
وی ادامه می دهد: چه بسا اگر بتوانیم عارضه ناشنوایی یا اوتیسم را در کودکان به موقع شناسایی کنیم از معلولیت جلوگیری شود.
معاون امور توانبخشی بهزیستی می گوید: حق معلولین و سالمندان این است که در کانون خانواده بمانند. جامعه ای که شرایط را به سمتی رقم می زند که این افراد از خانواده جدا شوند قطعا در جهت تضییع حقوق آنان حرکت می کند.
نحوی نژاد تاکید می کند: باید با برنامه ها و حمایت های دولت و فرهنگسازی بین مردم، شرایطی ایجاد کنیم که نگهداری و اقامت معلولان و سالمندان حتی از نوع شدید در خانواده ها تسهیل شود.
معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی کشور می گوید: مساله بعدی در مورد حقوق افراد دارای معلولیت این است که در حوزه بهداشت و درمان از شرایط ویژه برخوردار باشند.
نحوی نژاد می افزاید: متاسفانه الان یک اتفاق خیلی بد که دارد پیش می آید این است که در نظام تحول سلامت برای همه مردم شرایطی داریم که از درمان بتوانند استفاده کنند. اما خیلی از بیمارستان ها - البته در هماهنگی مقامات بالا نیست- وقتی معلول را می بینند می گویند برو بهزیستی پول بیاور تا تو را درمان کنیم خب این نشان می دهد که فرهنگ نگاه به فرد دارای معلولیت حتی در بین فرهیختگان و تحصیل کردگان جامعه ما چقدر پایین است.
وی تاکید می کند: بیمه ها باید جوابگوی نیازهای بهداشتی و درمانی معلولان باشد ، داشتن بیمه های درمانی و تکمیلی جزو حقوق معلولان است.
معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی کشور می گوید: بیمه اجتماعی حق معلول است به آن معنا که خانواده ای که فرزند معلول دارند نباید نگرانی داشته باشد که به اصطلاح اگر سرشان را زمین گذاشتند چه کسی باید از این بچه معلول نگهداری کند.
نحوی نژاد می افزاید: بیمه های اجتماعی باید در این عرصه ورود پیدا کنند. بیمه های مراقبتی باید داشته باشیم.
وی خاطرنشان می کند: اکنون متاسفانه نگهداری معلولان و سالمندان منوط به نهادهای رفاهی و خانواده است یعنی من یا باید پول بدهم که اصطلاحا از پدرم نگهداری کنند یا کمیته امداد یا بهزیستی این کار را بکند درحالیکه باید بیمه مراقبتی در کشور وجود داشته باشد که افراد در زمانی که سالم و جوان هستند مطمئن باشند که در زمان ناتوانی و پیری از مراقبت هایی برخوردار خواهند شد که اگر خانواده آنها را در نظر نگیرد این مشکل آنان حل شود.
معاون توانبخشی سازمان بهزیستی کشور تصریح می کند: در زمینه حقوق افراد دارای معلولیت باید به عوامل پیشگیری کننده از معلول آزاری و سالمندآزاری نیز توجه کرد؛ متاسفانه معلول آزاری و سالمند آزاری مانند قله کوه یخ است که فقط نوک آن دیده می شود و خیلی از این مسائل در جامعه تابو است.
نحوی نژاد می افزاید: معلول آزاری و سالمند آزاری به معنای کتک کاری نیست ؛ بی توجهی به بهداشت سالمند و معلول، محروم کردن او از حقوق قانونی، توجه نکردن ، مکالمه نکردن ، نادیده انگاری و رسیدگی نکردن به حوائج او از اشکال معلول آزاری و سالمند آزاری به شمار می روند.
وی خاطرنشان می کند: این آزارها باید شناسایی شوند.
معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی می گوید: مناسب سازی معابر و خیابان ها و اماکن عمومی و حتی خانه ها جزو حقوق افراد معلول و سالمند است.
نحوی نژاد می افزاید: اگر می خواهیم کرامت افراد دارای معلولیت حفظ شود حتما باید در جهت اشتغال آنان حرکت کنیم یعنی حتی اگر فرد درآمد ناچیزی دارد بهتر از آن است که پول کلانی را بلاعوض به او بدهیم چون قطعا کرامت و منزلتش با یک اشتغال سالم و با حس مفید بودن در جامعه تامین خواهد شد.
وی یادآور می شود: همه این عوامل گفته شده در یک کنار گذاشته می شود و عوامل فرهنگی در یک سو، رسانه ها به ویژه صدا سیما ، مهدکودک ها، دبستان ها و دبیرستان ها در حوزه معلول دوستی و سالمند دوستی می توانند کارهای گسترده ای انجام دهند.
به هرحال هم اکنون یک میلیون و 300 هزار فرد دارای معلولیت تحت پوشش سازمان بهزیستی قرار دارند که با احتساب افرادی که در مقطعی از زمان ناتوان شده یا به سن سالمندی می رسند ، حرکت در جهت احقاق حقوق شهروندی معلولان ، حرکتی بسیار مهم و قابل تامل تلقی می شود.