پاسخ رحيم مشايي به اظهارات اژهاي
داتیکان: اسفنديار رحيم مشايي در نامه اي خطاب به سخنگوي قوهقضاييه به اظهارات محسني اژهاي واكنش نشان داد.
به گزارش قانون متن نامه به شرح زير است:
جناب آقای محسنی اژه ای!
از بحث حقوقی و خطای فاحش و ناامید کننده جنابعالی که بی گناهی را محتاج اثبات دانسته اید می گذرم و ماجرای بهار سال 90 را یادآوری می کنم که برخی در صدد برآمدند تا برای دستیابی به قدرت و ثروت، دولت خدوم جناب دکتر احمدی نژاد را از ادامه خدمت بازدارند و برای این کار سیل اتهامات بی اساس و فراوان را متوجه شخص ایشان و یاران نزدیکشان و از جمله آقای بقایی کردند و آنگاه کوشیدند تا با هجمه رسانه ای زمینه ساز بازداشت جناب ایشان شوند. اما مقاومت و ایستادگی شخص آقای احمدی نژاد مانع از تحقق اهداف پلید آنان گردید.
در آن زمان جناب دکتر احمدی نژاد با درک دقیق ابعاد توطئه، آن را افشا و با خط قرمز خواندن تعرض نسبت به اعضای دولت، توطئه گران را ناامید کردند. در آن زمان برخی نسبت به اعلام خط قرمز انتقاد داشتند، اما پس از پایان دوره دولت، زمانی که "نه آقای احمدی نژاد رئیس جمهور بودند" و "نه آقای بقایی معاون رئیس جمهور" - در نتیجه از حمایت های قانونی معمول بی بهره بودند- گروه قدرت طلب مهاجم با استفاده از فرصت پدید آمده، به آرزوی خود رسیده و جناب بقایی را دستگیر و منزل و دفتر کارشان را به طور ویژه مورد تفتیش قرار دادند و آنگاه بی رحمانه وی را تحت شرایطی دور از انتظار از دستگاه قضای حکومت اسلامی، مدت مدیدی تنها و بی پناه در بازداشت نگهداشتند و البته دیگر کاری از دست احمدی نژاد مظلوم هم ساخته نبود.
اما خداوند به وعده اش در دفاع از انسان های با ایمان عمل کرد و سرانجام برادر عزیزم جناب آقای بقایی در برابر خواسته های غیرقانونی و خلاف مروت و جوانمردی -به مدد الهی- مقاومت کرده و به سرانگشت اشاره رهبری عزیز از دست گمراهانِ زیاده خواه، پیروزمندانه خلاصی یافت. در این زمان که دستِ خالی مدعیان رو شد و دل مردم عزیزمان با بالا آمدن پرچم پاکیِ دولتِ خدمتگزار شاد گردید، بر همگان روشن شد که خط قرمزِ اعلامی دکتر احمدی نژاد تا چه اندازه هوشمندانه، منطقی و ضروری بوده است.
در اینجا لازم است به این حقیقت اشاره و اکتفا کنم که این حوادث ریشه در ماجراجویی فردی به شدت حسود و کینه توز (خارج از دستگاه قضایی) داشته است که در آتش حقد و حسادت ناشی از شکست در انتخابات سال 84 سوخته و همچنان می سوزد. فردی که با توهمات و القائات شیطانی و در هماهنگی با اشراف اقتصادی و سیاسی و به قصد تصاحب قدرت و دولت باعث شد تا جریان خدمتگزار، ولایی، زلال، انقلابی و ارزشی احمدی نژادی در دو سال پایانی با مشکلات عدیده مواجه و نیز از صحنه رقابت در انتخابات 92 کنار گذاشته شود و بدین ترتیب مسیر عزت، رشد، رفاه و عدالت کشور متوقف و شرایط سخت زندگی امروز بر مردم تحمیل گردید. فردی که اقدامات و دیدگاه های او موجب مخدوش شدن چهره فداکار و انقلابی همکارانش و سبب ورود خسارت غیر قابل جبران به مجموعه متبوعش گردید و از این رو انتقادات آشکار و پنهان از او به طور فزاینده ای توسعه یافته است و بنده یقین دارم که در آینده نزدیک پاسخگوی نقش مخربی که ایفا کرده، خواهد بود.
و اما جان کلام؛
جناب محسنی عزیز!
قصد بنده مکدر کردن خاطر مبارک نیست و نیز از طولانی شدن نامه پوزش می خواهم، اما نمی شود از حق،چشم پوشید و به ظلم رضایت داد که این هر دو مستوجب عقوبت سنگین است. الحذر الحذر از کار سیاسی و حزبی مقامات قضایی که حتی صرف شائبه اش برای تخریب وجهه نظام و خدشه در اعتماد عمومی بس گران و سنگین است و اکنون که هیچ چیز از نگاه تیزبین مردم دور نمی ماند، اِعمال منویات سیاسی با استفاده از موقعیت ها و مناصب قضایی، از نقطه نظر تبلیغی به ضد خود تبدیل می شود.
و آخرین نکته اینکه تلاش برای حذف چهره ای معصوم و پاک، انقلابی و ارزشی مثل جناب بقایی کمک به دو قطبی کردن انتخابات و ورود مسئولان ویژه و نهادهای خاص در عرصه فعالیت های انتخاباتی، تسهیل در فرآیند تحقق دو قطبی خطرناک است.
من آنچه شرط بلاغست با تو میگویم
تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال
اسفندیار رحیم مشایی
29 فروردین 1396