خیرین قلابی / حقوقدانان از غیرقانونی بودن فعالیتهای خیریه در فضای مجازی میگویند
داتیکان: انتشار عکس افراد نیازمند در فضای مجازی حتی اگر شاکی خصوصی نداشته باشد، دادستان میتواند به عنوان مدعیالعموم در این موارد ورود پیدا کند.
به گزارش شهروند، با گسترش و همهگیرشدن فضای مجازی و افزایش نرمافزارهای مختلف، جرایم گوناگون هم به این فضا راه پیدا کردند. جرایمی که تا پیش از این هیچ علمی نسبت به آن نداشتیم به نوعی فضای مجازی آن را به نام خود زد. اینبار هم سراغ یک جرم دیگر در این دنیای پیچیده رفتیم که در اینستاگرام بهعنوان فعالیت خیریه یاد میشود.
عکسی واضح از یک کودک با لباسهای کهنه و بدون کفش که کنار ظرف غذایی که غذا ندارد را در صفحه اینستاگرامش که حدود ١٥هزار فالوئر دارد، منتشر کرده و ادعا میکند که این عکس مربوط به حاشیهنشینان نزدیک تهران است و برای گذراندن ادامه زندگی نیاز به کمک مالی دارد. پایین عکس یک متن احساسی نوشته و در پینوشت شماره حسابی داده است و از مردم میخواهد که اگر کاری از دستشان برمیآید و اگر دلشان به حال این بچه سوخته هر مقدار کمک مالی که میتوانند به شماره حسابی که ظاهرا به نام خود صاحب پیج است و در پینوشت ذکرشده، بدهند. کم نیستند از این افرادی که به بهانههای مختلف واقعی یا غیرواقعی اقدام به گرفتن پول از دیگران میکنند. از پسری که ابتدا خود را بهعنوان مدل تبلیغاتی معرفی کرد و سپس به واسطه فالوئرهای بالا در حالحاضر فقط کارهای خیریه انجام میدهد تا دختران و پسرانی که یا برای کار خیر یا برای نفع مالی این کار را انجام میدهند.
بیشتر این افراد با قراردادن عکس افراد نیازمند و بیمار در صفحه شخصی خود اقدام به انجام این کار میکنند و اکثرا هم شماره حسابهای شخصی برای گرفتن کمکهای مالی به افراد ارایه میدهند. اما در این بین افرادی هم هستند که واقعا قصد کار خیر دارند و با اطلاعرسانیهای لحظهای افرادی که به آنها کمک مالی رساندهاند را در جریان میگذارند که این کار آنها، هم منجر به اعتمادسازی میشود و هم نیت آنها را از انجام کار خیر به مردم اطلاع میدهد. اما شما تصور کنید که یک فردی فالوئر بالا داشته باشد و از این راه اقدام به فریب عده زیادی از افراد در فضای مجازی کند و مال زیادی به جیب بزند، این شیوه بهترین و آسانترین راه برای رسیدن به پول خواهد بود. تصور کنید یک فردی که در صفحه شخصی خود که حدود ٢٠هزار فالوئر دارد با نیتسوء، اقدام به انتشار یک عکس و فریب مردم کند. اگر از این تعداد ٤هزار نفر هم مقدار بسیار کمی کمک مالی به شماره حساب این فرد واریز کنند، صاحب صفحه در مدت زمان بسیار کوتاهی به پول زیادی دست خواهد یافت. با این وجود، انجام کار خیریه ملزم به سیر یکسری کارهای قانونی است و افرادی که قصد کمک به افراد نیازمند از این طریق دارند را باید مجوزهای قانونی داشته باشند. حال با توجه به قانون تاسیس موسسههای خیریه اینکه افراد چگونه میتوانند دست به کارهایی از این قبیل در فضای مجازی بزنند و حدود و ثغور این فعالیتها به حقوقدانان این حوزه مراجعه کردیم که در ادامه آن را خواهید خواند.
تمام فعالیتهای فضای مجاز، باید مطابق قانون باشد
علیرضا اسکندریون مدرس دانشگاه و وکیل دادگستری در پاسخ به این سوال که آیا فعالیت خیریه افراد در فضای مجازی بهخصوص اینستاگرام قانونی است یا خیر گفت: قانون اهداف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، بحث نظارت و مدیریت بر تمام فضای مجازی و رسانهها را در اختیار دارد، ولی در باب قانون و اینکه اینها میتوانند چنین فعالیتی داشته باشند، قاعدتا افراد در فضای مجازی نمیتوانند هر فعالیتی داشته باشند و انجام فعالیتهای خاص باید با مجوز باشد. در قانون مجازات اسلامی هم ما یک قسمتی بهعنوان جرایم رایانهای داریم که این جرایم علیه تمامی دادهها و سامانههای رایانهای است. قانونگذار در آن قانون پیشبینی کرده است هر اقدامی که به نحو متقلبانه و سودی نصیب طرف شود به نحوی که از طرفی هم خساراتی به دیگری وارد شود، تمامی این اعمال مجرمانه خواهد بود. البته در تبصرهای که در ماده ٧٤٣ قانون مجازات اسلامی آورده شده است، تخفیفی به افراد داده شده. طبق این تبصره مفاد این ماده شامل آن دسته از محتویاتی که برای مقاصد علمی یا هرگونه معامله باشد، نیست. در اینجا قانونگذار با ظرافت تمام تخفیفی به افراد داده، اما باید توجه داشت که این موارد را به صراحت نیاورده است. در خود تبصره در کنار قضیه قسمتی که میگوید تولید و نگهداری و انتشار هر نوع معامله اشکالی ندارد، این خود یک نوع معامله میشود. چرا؟ زیرا این افراد میگویند یک پولی به حسابی بریزید تا ما این پول را برای یک خیریه استفاده کنیم. از این جهت قانونا هیچ ممنوعیتی وجود ندارد. ولی اگر فردی بیاید و بگوید عکس و اسم من و مشخصات فردی من را در رایانه و فضای مجازی به اشتراک گذاشتهاید، بهعنوان اینکه میخواهید برای من پول جمع کنید یا خدمتی به من کنید، اگر این فرد شکایت کند، باید گفت که بله در این صورت میتواند شکایت کند و اقدامات قانونی لازم هم در این مورد انجام دهد، زیرا این عمل بدون اجازه فرد است. مانند بسیاری از مواردی که ما در قانون داریم. در مورد انجام هر کاری در هرجایی تا زمانی که شاکی خصوصی نداشته باشیم، قانونگذار کاری با فعالیت شما ندارد، ولی اگر شاکی خصوصی داشته باشید، بلافاصله قانونگذار با شما برخورد خواهد کرد که چرا این کار را انجام دادهاید.
ما در قانون مجازات یک قسمت ویژه بهعنوان قانون اطفال و خردسالان و نوجوانان داریم. در این قانون پیشبینی شده که حتی عکس فرد اطفال را و حتی زندگینامه و مسائلی که مربوط به یک طفل میشود که خانواده او را تحتالشعاع قرار میدهد، حتی در دادگاه زودتر از حکم دادگاه نمیتوانید منتشر کنید. در روزنامهها بهندرت میبینید که پیش از اینکه حکم دادگاه صادر شده باشد، راجع به دادگاه خانواده مطلبی منتشر شود. چندسال پیش بحث خفاش شب که مطرح بود، اطلاعات بسیار کمی از این پرونده منتشر میشد و به این دلیل بود که موضوع در مورد زنان و کودکان بود. این موردی که شما مطرح کردید، حالت خیریه دارد و موضوع مثبتی است، ولی در عین حال باز هم اگر شخصی شکایتی کند و مدعی شود که چرا این اقدام را انجام دادهاید؟ این افراد در مقابل فردی که عکسی از او منتشر میکنند، مسئول هستند و فرد مورد نظر هم در صورت نیاز میتواند از آنها شکایت کند.
دادن شماره حساب به مردم در فضای مجازی مصداق کلاهبرداری است
اسکندریون در پاسخ به این سوال که با توجه به اینکه ما قوانینی برای مراکز خیریه و فعالیت در آنها داریم و هر فردی که قصد و نیت انجام کار خیر را دارد میتواند از آن طریق اقدام کند و مجوز داشته باشد و همانطور هم که گفته شده است انجام هر کاری در فضای مجازی باید براساس قانون باشد، با توجه به این موضوع که افراد بدون اینکه موسسهای داشته باشند یا وابسته به موسسهای باشند، خودشان شخصا این کار را انجام میدهند و حتی شماره حساب شخصی هم برای جمعآوری کمکهای مالی میدهند، از نظر قانونی این کار درست است یا خیر؟ گفت: این مورد فرق میکند. سال گذشته هم یکسری فیلم های سینمایی را از ماهواره تبلیغ کردند. خود تهیهکننده اقامه دعوا کرد و گفت که اینها مجوزی نداشتند. من از این مورد برای پاسخ سوال وام میگیرم. در هر مسألهای زمانی که افراد قصد انجام کار خیریه دارند، تا زمانی که شماره حساب ندادهاند هر کار خیریه مشمول قانونی است که پیش از این گفتم و هیچ ممنوعیتی ندارد. اما زمانی که شماره حساب داده شد، این از مصادیق کلاهبرداری است و باید برای انجام این کار مجوزهای لازم گرفته شود. اگر مجوز قانونی داشته باشد مشکلی پیش نمیآید، ولی اگر مجوزی نداشته باشد و همینطوری شماره حساب بدهد و مردم هم مجبور شوند که یک پولی به شماره حساب واریز کنند، این از مصادیق کلاهبرداری است، زیرا از طرفی مردم را ترغیب میکنند که یک کاری انجام دهند که مشخص نیست آن سوی ماجرا آیا این کار به نفع مردم خواهد بود یا خیر. ما در قانون چنین موردی را داریم. ماده یک قانون تشکیل کلاهبرداری و ارتشا صراحت دارد. این قانون میگوید هر اقدامی که فرد یا گروه بهعنوان شخص حقیقی یا حقوقی انجام دهد که از آن طریق افراد اغوا شوند و مردم را تشویق و تحریک کند که یک پولی برای انجام کاری دهند یا فعالیت گروهی کنند که این پولها به یک حسابی واریز شود، این موارد جزو موردهایی است که اگر اثبات شود و به محاکم راه پیدا کند و مدعی داشته باشد میتواند ثابت شود و در بحث کلاهبرداری در نظر گرفته شود.
این مدرس دانشگاه در پاسخ به این سوال که با توجه به اینکه شما یک اشارهای به قانون انتشار تصاویر داشتید و همانطور که گفته شد این قانون افراد را از انتشار تصاویر منع میکند، حالا با وجود صراحت قانونی اگر افرادی که اقدام به انتشار عکس برای دریافت کمکهای مالی میکنند، شاکی خصوصی نداشته باشند، با این وجود انتشار تصاویر را میتوان مورد پیگرد قانونی قرار داد یا خیر؟ گفت: این مورد هم قابل پیگیری خواهد بود، ولی به یک شرط. به شرط اینکه کسی مطلع شود و مستندات مربوطه را جمعآوری کند و به یک مرجع ارایه دهد. آن مرجع هم در ابتدا پلیس فتاست و در مرحله بعدی آن مراجع قضائی است که جرایم رایانهای را پیگیری میکند. ما تا چندسال گذشته جرمی به نام جرم رایانهای نداشتیم. اما حالا اصل ٣٠ قانون مجازات اسلامی به جرایم رایانهای صراحت داده است، حتی نخستین بحث آن یعنی ماده ٧٢٩ دسترسی غیرمجاز به سامانهها را غیرقانونی میداند و آن هم به این دلیل است که حقوق مردم و شهروندان به خطر نیفتد. حالا اگر این موارد هم شاکی خصوصی نداشته باشند، اما هر شخصی حتی دادستان بهعنوان مدعیالعموم میتواند در این موارد دخالت کند.
اطلاعرسانی به مردم ضعیف است
این وکیل دادگستری در پاسخ به این سوال که چطور میتوان بین مردم این حساسیت را به وجود آورد که به این موارد آگاه باشند و بدانند که انجام کار خیر ملزم به سیر یکسری مراحل قانونی از طرف فرد خیر است و اینها نباید بدون تحقیق این کار را انجام دهند؟ افزود: مشکل اساسی ما در نحوه ارتباط با مردم است. مردم از فضای مجازی در موارد خاص استفاده میکنند. اجازه دهید که یک مثالی در این رابطه بزنم. در شهرستانها هم افراد از فضای مجازی استفاده میکنند، ولی در همان شهرستانها مردم این فضا را بهعنوان تفریح میبینند وگرنه برای اطلاعرسانی بسیار به ندرت این کار را انجام میدهند و این هم علت خاصی دارد. اطلاعرسانی در فضای مجازی مشکلات بسیار زیادی دارد، زیرا در این فضا حجم اطلاعات غیرموثق بسیار زیاد است و به همین دلیل هم مردم به آن اعتماد ندارند و اگر بخواهیم در فضای مجازی اطلاعرسانی کنیم، قطعا مردم توجه چندانی به آن نمیکنند. اما بهترین راه این است که مردم از طریق صداوسیما آگاه شوند. همینطور در رسانهها اقدامی شروع شود به جهت اینکه فضای مجازی یکسری تبلیغات اشتباه و غلط به مردم ارایه میدهد و از همین طریق هم یکسری افراد سوءاستفادههای بسیار زیادی میکنند. نمونه آن هم همین موردی است که ما درباره آن صحبت میکنیم. آگاهی و اطلاعرسانی به مردم واقعا ضعیف است. مردم به ندرت دیگر روزنامه میخوانند و این ضعف اطلاعرسانی است. به نظر من درحال حاضر بهترین راه این است که اطلاعرسانی و آگاهی باید از طریق رسانههای جمعی و بهخصوص صداوسیما صورت گیرد.
اسکندریون در پاسخ به این سوال که حدود چند سالی است که بحث فضای مجازی و فعالیت در آن زیاد شده و این فضا هم یکسری جرایمی را به خود اختصاص داده است که ما پیش از این اصلا با چنین جرایمی آشنا نبودهایم، آیا لازم نیست که روی قانون جرایم رایانهای یک بازنگری صورت گیرد تا مواردی که پیش از این در قانون دیده نشده، پیشبینی شود و از این طریق افراد بتوانند با مراجعه به آن قانون مشکلات خود را به راحتی پیگیری کنند؟ بیان کرد: ما در این موارد قانون داریم. اما مردم آگاهیای نسبت به این قوانین ندارند. به نظر من باید یک سلسلهای در رسانهها و بهخصوص روزنامهها آغاز شود که بهطور مثال همین جرایم رایانهای را هر هفته به مردم توضیح دهند و مصادیق آن اطلاعرسانی شود و در ادامه مراجع را برای پیگیریهای قضائی به مردم معرفی کنیم. به نظر من انجام این کار بهتر است تا اینکه ما بخواهیم قانون جدیدی برای این موارد وضع کنیم. زمانی که یک قانون در یک مرجع و یک محکمه باز شود و تکتک آن قانون برای مردم خوانده شود و به آنها توضیح داده شود، این بهترین راه خواهد بود برای آگاهسازی مردم نسبت به حقوق خودشان.