آیا کانون وکلا قربانی نظام آموزشی است؟/موضع کانون نسبت به مؤسساتی که دورههای آموزشی آزمون وکالت برگزار میکنند، چیست؟
داتیکان: در بخش نخست که با حضور دکتر محمدرضا پاسبان و کامبیز نوروزی برگزار شد، این مسائل مورد بررسی قرار گرفت که کانون وکلا هرچند با موانع و محدودیتهایی که غالباً از سوی برخی نهادهای حاکمیتی به آن وارد میشود، مواجه است ولی با این وجود، آنچنان که باید نمیتوان رد پای کانون را در بسیاری از حوزههای اجتماعی که سیاسی هم نیستند، مشاهده کرد. در این بخش که دکتر نعمت احمدی هم به آن اضافه میشود، علاوه بر ادامه مباحث قبل، به وضعیت نه چندان مناسب رشته حقوق در دانشگاهها و نیز مؤسسات و افرادی که با برگزاری کلاسهای تقویتی آزمون وکالت، مبالغ هنگفتی کسب میکنند، خواهیم پرداخت.
با توجه به مباحث گفته شده که سالی 30 هزار فارغ التحصیل حقوق در کشور داریم. این تعداد فقط در سازمانهایی از جمله قوه قضائیه، کانون وکلا و برخی شرکتهای دولتی و خصوصی جذب میشوند. آیا کانون وکلا به عنوان نهاد متولی وکالت، میتواند در مذاکره با وزارت علوم مانع از ورود این همه فارغالتحصیل حقوق به کشور شود؟
نعمت احمدی: این فقط مربوط به رشته حقوق نیست. ما حتی در بخش کشاورزی هم تعداد بالایی دانشجوی کشاورزی داریم که بالای 100 هزار فارغ التحصیل آن بیکارند. من میخواهم بگویم که این مسأله فقط مختص رشته حقوق نیست. در بخش راه و ساختمان هم همین مشکل را داریم، در صورتی که اگر در قدیم یک نفر از زرند کرمان راه و ساختمان قبول میشد، شهر افتخارش این بود که چهار سال دیگر مهندس راه و ساختمان خواهد داشت. حال ببینیم چرا این حالت پیش آمد. ما یک زمانی دانشگاه دولتی داشتیم، حالا دانشگاه آزاد، غیر انتفاعی و پیام نور را هم اضافه شده و یک رقابتی بین این دانشگاهها در انباشت فارغالتصحیل صورت گرفته است. این مسأله در همه رشتهها قابل طرح است. به طور مثال 20 هزار پزشک عمومی، شماره نظام پزشکی دارند ولی مطب ندارند. کانون وکلا امروزه شبیه مرغی شده که هم در عروسی و هم در عزاداری قربانی به نظر من کانون در خصوص میزان جذب دانشجو نمیتواند تأثیرگذار باشد. آقای دکتر پاسبان به دو سه علت صاحب نظر است، ایشان استاد دانشگاه و وکیل است و همچنین عضو هیات مدیره کانون وکلای دادگستری. مسائل پشت پرده را میداند چرا ما داریم توپ را میندازیم در مجموعهای که در انتهای مظلومیت قرار دارد. کانون وکلا چیکار میتواند کند که نکرده؟
نوروزی : یک نکته را باید در نظر گرفت و اون هم این است که این وضعیت امروز ایجاد نشده و محصول یک روند است. ببینید آقای احمدی، امروز حرف شما درست است و من هم عرض کردم که خود کانون قربانی یک نظام آموزش بیبرنامه و بی کفایت و رانتی است که وزارت علوم راه انداخته و بخشی هم به واسطه شورای عالی انقلاب فرهنگی و به واسطه دانشگاه آزاد است. اما وضعیت امروز محصول یک روندی است که نزدیک 20 و چند سال شروع شده و ادامه داشته است. منصفانه هم بخواهیم نگاه کنیم کانون فقط مقصر نیست. البته مثلا نحوه تایید صلاحیت نامزدهای هیات مدیره توسط دادگاه انتظامی قضات هم محل بحث است که یک نظارت استصوابی وجود دارد.
احمدی: آقای نوروزی من به عنوان یک آدم منصف از شما یک سوال دارم. میرزا رضای کرمانی همشهری من وقتی ناصرالدین شاه را کشت گفت فاسد بوده، ظالم بوده و شجره خبیثه است و کشتمش که بیش از این فساد نکند. خب باید گفت که میرزا رضای کرمانی چه برنامه و جایگزینی در ذهنش داشته که قاعدتا هیچی نبوده است. این آقای دکتر پاسبان را همه به سلامت قبولش داریم، به نظر من واقعا آدم منصف و سالمی است و منشا خیر بوده است. حالا ما آقای دکتر پاسبان، دکتر امینی و افتخار رو میگذاریم کنار. فرض کنیم که بنده، آقای نوروزی و آقای نوده شدیم رئیس کانون وکلا. با توجه به شرایط فعلی سیاسی-اجتماعی جامعه، ما چه اقداماتی میتوانیم انجام دهیم که در گذشته نشده است؟ ببینید ظرف 20 سال گذشته که به هر طریقی کانون تحت فشار بوده است، چه کاری میتوانست از سوی کانون انجام بشود که نشده؟
نوروزی: من با شما هم عقیده هستم. حتی اگر همین امروز چنین قراری شود، کسانی که در هیات مدیره هستند کلی کار کنند نمیتوانند. به هر حال کانون لاجرم بخشی از ساختار سیاسی-اجتماعی است. من عرض کردم که هیچ راه حل فوری وجود ندارد و کسی نمیتواند ظرف یک سال همه مشکلات را حل کند. زمانیکه آقای قالیباف رفت از من نظر خواستند که آقای قالیباف در تهران چه کرد؟ گفتم که ایشان یک کاری کرد که اگر از همین امروز هم قرار شود تهران اصلاح شود وضعیتش حداقل دو قرن طول میکشد.
در مورد کانون من عرضم این است که ما باید روند را نگاه کنیم و عللش را ببنیم و راح حلهای آن آرام آرام شکل بگیرد. مثلا من یکی از عوامل مهم موثر بر وضعیت ضعیف فعلی کانون را این میدانم که اساسا نه فقط کانون بلکه اکثریت وکلا از حضور اجتماعی کناره میگیرند. در ابتدای همین جلسه هم عرض کردم خدمت دوستان و آقای دکتر پاسبان هیچ جا از کانون تحرک اجتماعی وجود ندارد. یعنی کسی کانون وکلا و عملکرد آن را در اجتماع نمیبیند. عمدتاً هم بهانه از سوی کانون مطرح میشود و غالب بهانهها سیاسی است. فرض بفرمایید در مباحث مربوط به انواع طرحها و لوایح، کانون وکلا نقش چشمگیری ایفا نمیکند ولی در همین رشته پزشکی که شما مثال زدید، روزی نیست که در همین شهر تهران و شهرهای دیگر سمیناری برگزار نشود، کجا کانون همچین کاری کرده؟
احمدی: من قبول دارم حرف شما را. در خصوص همین وضعیت رشته حقوق در دانشگاه، من و اعضای هیات مدیره آقای امینی، آقای مالکی و بقیه افراد توسط من خدمت آقای هاشمی رفسنجانی خدا بیامرز حضور پیدا کردیم که مصادف با ایامی بود که طرح جامع در حال وصول توسط مجلس بود. از همانجا آیتالله در حضور ما زنگ زد به آقای روحانی و گفت که همکاراتون اومدن. من اونجا یک مطلبی گفتم که ببینید آقای هاشمی این شیر بی یالو و دمی که میخواهید به عنوان کانون داشته باشید و این را دارید بیشتر ذلیل میکنید و دودش به چشم خود شما میرود. گفتم ببنید در خاورمیانه دو اتفاق افتاد یکی در عراق و یکی هم در مصر. در عراق کانون وکلایشان مشابه کانون وکلایی است که ما با این لایحه جامعه میخواهیم بسازیم. آقای صدام امضا میکرد این شخص وکیل باشد یا نباشد. در مصر یک جامعه حقوقی متشکل از وکلا و قضات طرح میدهند به مجلس و مدام نشست و سمینارها دارند. آقای مبارک را گرفتند لیست را گذاشتند جلوش و دو نفر تایید کرد که این دو نفر وکلای من هستند. الان وکلای آقای مبارک در آزادی کامل به سر میبرند. گفتم حاج آقا شما کانون وکلا را دارید به آنجا میرسانید. کانون یک مجموعه دیگری هم دارد. شما سالیانه به گفته آقای دکتر امینی به 1500 قاضی بازنشسته بر اساس قانون پروانه وکالت میدهیم. آقای نوروزی عزیز، نمیتوان تنها آرمانخواهی کرد.
نوروزی: ببینید ما هممون باید آرمان داشته باشیم و داریم. اما در عمل آرمانها را به قواره وضع موجود در میآوریم. من اصلا معتقد نیستم که کانون در ایران میتواند در شرایط کنونی خیلی از کارها را انجام دهد من معتقدم حداقلها را هم انجام نمیدهد. انتشار مقالات و مجالات سادهترین کار ممکن است. انتشار کتاب، برگزاری جلسات مختلف حقوقی و بین رشتهای ساده ترین کار است. برگزاری سمینارهای تخصصی ساده ترین کارهاست. اگر در مورد همان کشاورزی/ف دولت یک لایحه مینویسد و به مجلس میفرستد، سیمنار برگزار کند و آنرا ارزیابی کند، وظیفهاش را انجام داده است که تا به حال اینگونه نبوده. ببینید من که میگویم کانون حضور اجتماعی ندارد، نه بدین معنی که پلاکارد دستش بگیرد برود وسط خیابان انقلاب و برای آزادی زندانیان سیاسی تجمع برگزار کند. بدین معنا که حضور خودش را به عنوان یک سازمان حرفهای که متولی یکی از مهمترین یا شاید مهمترین حرفه اجتماعی است نشان دهد ولی متأسفانه در اینجا غایب است. وگرنه توقع این که مثلا مثل کانون وکلای پاکستان باشد من چنین توقعی ندارم. یا جامعه حقوقدانان مصر من چنین توقعی ندارم و در شرایط کنونی اصلا نمیتوان چنین توقعی داشت.
احمدی: از آقای دکتر پاسبان به عنوان یک صاحب نظر و مطلع سوال دارم که ورودی سالیانه بازنشستهها چقدر است؟ ورودی فارغ التحصیلان دانشگاه چقدر است؟ این فرمول غلط است. من به عنوان معلم واقعا شرمنده بچه های خودم میشوم.
پاسبان: ببینید، آقای نوروزی فرمودند که در واقع این تناسب یک تناسب غیر متعارف و مبتنی بر منافعی است که در راستای منافع کشور نیست که در همین خصوص هم اعضای هیات مدیره کانون رفتند اطراف یک شهری و گفتند که در این شهر یک دانشکده حقوقی وجود دارد. اعضای هیأت مدیره به محل این دانشکده مراجعه کردند و بعد متوجه شدند که این دانشکده تنها دو یا سه اتاق داشت و یک نفر مثل نگهبان آنجاست که عملاً مسئول آن دانشگاه محسوب میشود و همه چیز به صورت تستی و الکترونیکی انجام میشود. نه استاد دارند نه کلاس دارند نه حضور دارند و با نمرات بالا هم قبول میشوند. و بعد اینها میشوند استعداد درخشان و ممکن است بیایند دانشگاه معتبری مثل علامه طباطبایی با معدل هم حتما بدون کنکور پذیرش شوند چون استعداد درخشان هستند. متأسفانه بخشی از جامعه حقوقی کشور به این شکل فارغالتحصیل میشوند و حتی الفاظ ابتدایی رشته حقوق راه هم بلد نیستند با برخی سهمیهها در کانون پذیرش میشوند و مدارک ارشد و دکتری را هم به همان شکل اخذ میکنند. کانون وکلا در خصوص این افراد نمیتواند نقشی داشته باشد، زیرا مجبور است بر اساس قانون عمل کند.
طبق آمار قطعی که ما داریم، بیش از یک چهارم وکلای ما تمدید پروانه نمیکنند. شاید به خاطر این که توان مالی پرداخت اون 800 هزار تومان بیمعنی به قوه قضائیه و مالیات بیحساب و کتاب را ندارند و قادر به پرداخت آن نیست. بنابراین 25 درصد وکلای ما اصلا تمدید نمیکنند و بیش از 25 درصد بیکارند و بخشی نیز اگر پروانه خود را تمدید میکنند قادر به تامین هزینه یک اتاق مشترک هم نیستند. این وضعیت باعث میشود که به جای لیسانس حقوق بیکار، وکیل بیکار داشته باشیم که قطعا وکیل بیکار عواقب به شدت بدتری برای جامعه به بار میآورد.
ما همه واقفیم که کانون وکلا در ایران به دلایل مختلف سیاسی و غیر سیاسی محدود است و به قول آقای پاسبان همینکه توانسته کلاهش را نگه دارد باید خدا را شکر کرد. سؤال اینجاست که آیا کانون میتواند بر همین مؤسساتی که برای آمادگی آزمون وکالت کلاس برگزار میکنند نظارت داشته باشد؟ یک فردی پارسال آزمون وکالت داده و رتبه 16 کانون مرکز شده است. این شخص در اینستاگرامش حدود 16 هزار نفر فالور دارد و در حالی که هنوز کارآموز است، از طریق اینستا به شرکت کنندگان مشاوره میدهد و مبالغ زیادی هم دریافت میکند. آیا کانون وکلا در قبال این مسائل مسئول نیست؟ اگر این افراد تعدادشان زیاد شود چه اتفاقی رخ میدهد؟
نعمت احمدی: ما یک جمع حقوقی هستیم. آیا ما مگر میتوانیم فعل یا ترک فعل غیر مجرمانه را مجرمانه اعلام کنیم. کانون وکلا که نمیتواند چیزی را جرم اعلام کند. کانون در خصوص این فرد و افرادی از این قبیل نمیتواند اقدامی کند چون قانون این اجازه را نمیدهد. مثلا آقای پاسبان که عضو هیأت مدیره است، چه اخطاری برای این شخص بفرستد و با چه استنادی علیه وی شکایت کند؟
پاسبان: من فرمایش دکتر احمدی را کاملا تایید میکنم. من یک نگاه دیگری هم به این موضوع دارم. در شرایط فعلی، امکان وکالت برای بسیاری از وکلا وجود ندارد. حالا چنین شخصی با مشورت دادن توانسته کسب درآمد کند، اقدام وی نه فریب است و نه کلاهبرداری و افراد هم با آزادی عمل به وی مراجعه میکنند.
بگذارید سؤال را اینگونه طرح کنم. امروزه مؤسساتی مانند چتر دانش و دادآفرین برای یک دورهی کامل کلاسهای آمادگی، حدود 15 میلیون تومان میگیرند. عملکرد این مؤسسات به طور مستقیم با کانون وکلا ارتباط دارد. نکته مهم این است که این مؤسسات مجوزشان را از کانون نمیگیرند. آیا این امکان برای کانون وکلا وجود دارد که بر عملکرد این مؤسسات نظارت کند؟
نوروزی: در یک سیکل معیوب همه چیز معیوب میچرخد و هرچیز سالم هم که در سیکل معیوب بیفتد تابع منطق سیکل میشود. نکته مهم این است که آزمون وکالت یک آزمون دانشگاهی نیست. آزمون دانشگاهی را هرکسی میتواند شرکت کند. این یک آزمون حرفهای است و اساسش غلط است. سابق بر این و پیش از قانون کیفیت اخذ پروانه، اصلا آزمون وجود نداشت. فارغ التحصیل حقوق میرفت کانون پروانه خود را میگرفت ضمن آنکه در آن دوران تعداد دانشگاههایی که فارغ التحصیل حقوق بیرون میداد، منحصر به چند دانشگاه تهران، شهید بهشتی، شیراز، مشهد و اصفهان بود که قبل انقلاب اینها هم نبودند. در آن دوران به دلیل کمبود، این مشکلات نبود و طبیعتا وقتی که کم باشد اعضا کانون بهتر میتواند نظارت کند. یعنی کارآموز واقعا کارآموزی میکند و تکلیف انجام میدهد. الان وقتی در دوره دکتری پایان نامه دکتری را دانشجو میدهد جلوی دانشگاه مینویسند، دیگر گزارشی که کارآموز به کانون میدهد، تکلیفش معلوم است. بسیاری از این مؤسسات عملاً شاهرگ نظام آموزشی را در تسخیر خود دارند. در خصوص مقاطع دانشگاهی و حتی راهنمایی و دبیرستان هم شاهد فعالیت مؤسساتی هستیم که عملاً نظام آموزشی را تحت سلطه خود درآوردهاند. به طور مثال، آموزش پرورش تلاش کرد که جلوی فعالیت این آموزشگاهها را را بگیرد یا محدودشان کند اما نتوانست و به شکل عجیبی هم در تمام سطوح آموزش رخنه دارند، این سیکل معیوب است.
حالا ما در نظر میگیریم که آزمون وکالت در این وضعیتی که در هر حال خوب یا بد سالی 70 هزار داوطلب دارد، سالی 30 هزار فازغ التحصیل حقوق دارد، این میدان اقتصادی بزرگی ایجاد میکند که خود این آموزشگاه هم مسئله دارند. بد نیست اشاره کنیم که این مؤسسات در خود وکلا هم نفوذهای زیادی دارند و منافعی میبرند، اما حالا مسئله این است که بحث حرفهای مطرح است و بحث آموزش عالی نیست که یکی برود دانشگاه مدرکش را بگیرد و تمام. بحث حرفه وکالت متفاوت است. کسی که میخواهد وکیل شود یک فرایندی را باید طی کند. خیلی از وقتها، کانون نمیتواند اثر بگذارد. اما در این آموزشگاه چه میگذرد؟ یا اون فردی که به اتکای فلان رتبه همچین بازاری راه میندازد و که خود این فرد هم کارآموز هست و به نظر من، کانون حداقل میتواند بر نوع عملکرد این افراد نظارت کند.
احمدی: آقای نوروزی، فرض کنید الان نامهای آقای دکتر پاسبان یا دکتر امینی میخواهند بنویسند به اون آقا یا چتر دانش چه باید بنویسند؟
نوروزی: این موسسات چون به هر حال مجوز دارند کارشون خلاف شان نیست اگرچه میتواند هدایت شود منظور من افرادی است که به صورت مستقل در این زمینهها فعالیت میکنند.
احمدی: خب واقعا چی بنویسند بگویند شما چه خطایی کردی؟
نوروزی: من قبول دارم حرف شما را اینجا جرمی اتفاق نیفتاده است. اما کسی که کارآموز وکالت است باید کارآموزی وکالت کند و تمام وقتش برای این باشد. من یک مشکل مهم با کانون دارم و این که کانون ابراز وجود ندارد. من عرضم این است که کانون باید ابراز وجود کند، به هر شکل قانونی که میتواند و ممکن است و حالا این نیست که در هر ابراز وجودی دنیا را به هم بریزد و آسمان را به زمین بدوزد.
اساساً موضع کانون نسبت به این موسسات چگونه است؟
پاسبان: کانون قاعدتا نمیتواند موضع رسمی داشته باشه، به این دلیل که اینها مجوز دارند و یک فعالیت شبه آموزشی انجام میدهند و به طور کامل مضر نیستند. بخشی از آن آموزش تستزنی است ولی بخش دیگری هم علمی است و از حق نباید گذشت و نباید یک طرفه به قاضی رفت. قرائن نشان میدهد که یکی از عللی که باعث ناکامی و گسترش اعتراضات به دو مرحلهای شدن آزمون وکالت در آن دوره شد، برخی از این موسسات بودند که من اطلاع دقیق داشتم سر کلاس هایشان بچهها را تحریک میکردند. چرا که شما وقتی آزمون را تشریحی کنید این موسسات به هرحال نمیتوانند داوطلبان را از طریق شیوهها و فنون تستزنی هدایت کنند و موضع رسمی ما این بوده که همیشه کسانی که در این موسسات فعالند در آزمون ورودی طراح نباشند و تا به حال ما سراغ نداریم که از دستمان در رفته باشد. در واقع کسانی که در این مؤسسات ذینفع هستند مجاز به شرکت در طراحی آزمون نیستند و حتی تا اونجایی که دستمان میرسد حتی در آزمون اختبار هم دخالت نکنند ولی در آزمون ورودی تابه حال این معیار سختگیرانه اعمال شده است.
آیا کانون آیین نامه داخلی دارد در این زمینه؟ به طور مثال، اگر مدیر یکی از این موسسات که یک وکیل برجسته است بخواد عضو هیات مدیره کانون هم بشود آیا آیین نامهای وجود دارد که این شخص نمیتواند عضو هیأت مدیره شود؟
پاسبان: نه ما همچین آیین نامهای نداریم. این مباحث در هیات مدیره مطرح میشود اما ما نمیتوانیم در سخنرانی عمومی در مقابل این موسسات اعلام کنیم که نباید باشند. در یک دورهای برخی که در این موسسات مدرس بودند و فعالیت میکردند و شاید الان هم کم و بیش باشند، تبلیغات زیادی داشتند که بتوانند عضو هیأت مدیره شوند. عملاً ما با هیچ امکان قانونی نمیتوانستیم مانع این تبلیغ و مانع ورود آنها شویم، چون دادگاه انتظامی اینها را احراز صلاحیت میکرد و اینها جزو ممنوعیتهای قانونی نیست و ما نمیتوانیم فرا قانونی اقدام کنیم و از ما پذیرفته نیست.
نوروزی: البته قانون هیچوقت همه چیز را تعریف نمیکند. من به واسطه تجربه متعدد فعالیت در نهادهای مدنی عرض میکنم؛ مثلا در حرفه روزنامه نگاری بدترین رفتار در این حرفه چیزی است که ما بهش خبر فروشی میگوییم. به این معنا که چون من با فلانی رفیقم خبر او را بیشتر کار میکنم که جرم نیست یعنی هیچ کسی نمیتواند شکایتی کند، حتی از نظر حقوقی هم قابل پیگیری نیست. اما وقتی که یک روزنامه نگار چنین کاری انجام دهد به هر حال اهل صنف که این شخص چه کاره است. وقتی همچین آدمی شهرت پیدا میکند هیچ جا تحویلیش نمیگیرند، هیچ جا اگر انتخابات صنفی کاندید باشد تحویلیش نمیگیرند. ولی کانون وکلا اینگونه عمل نمیکند.
پاسبان: من فرمایش شما را قطع کنم زیرا کانون وکلا اینگونه که شما میگویید منفعل نیست. مثلا آقای دکتر روحانی در اولین دورهای که انتخاب شد در همان ماههای نخست، هیات مدیره کانون رفت خدمت ایشان هم برای تبریک و هم طرح مشکلات کانون. خدا بیامرزد دکتر مصطفی فرضپور ماچیانی با یک سخنرانی اندیشمندانه و قرا مشکلات را اعلام کرد و آقای دکتر روحانی قول داد و خودش هم معترض بود به این همه دانشکده حقوق و پذیرش دانشجو در رشته حقوق. رئیس جمهور قول دادند که ما اینها را به زودی سر و سامان میدهیم و متوقف میکنیم.
نوروزی: ما یک زاویه دیدگاهی داریم. ببینید ما در همین میزگرد گفتیم که با یک شبکه رانتی آموزش مواجهیم. همه جا همینطور است. بنابراین شما شک نکنید ایشان زمانی که این را گفته اصلا نمیدانسته که چند دانشکده حقوق وجود دارد. بحث بر سر این است که ابتدا برای هر چیز مطالبهگری باید بحثش در عرصه عمومی مطرح شود. من میدانم و خبر دارم که شما و دیگر اعضای هیات مدیره کانون خیلی صحبتها در این خصوص مطرح کردهاید من نمیخواهم بگویم این کارها انجام نمیشود. مسئله اصلی من ابراز وجود در عرصه عمومی است. همه ما خب میدانیم که خیلی از تحصیلکردههای حقوقی به این آموزش عالی بی در و پیکر حقوق معترض هستند. دانشگاهها نمیتوانند در این زمینه عملکرد مناسبی داشته باشد و اتفاقاً جای این بحثها در کانون وکلا است.
پاسبان: ما در همین خصوص، بحثها و جلسات زیادی در کانون داشتیم.
به عنوان سؤال آخر، کانون وکلا با توجه به این محدودیتها و مباحث مطرح شده، چه کاری میتواند انجام دهد که اولاً جامعه حقوقی ما حقوقی عمل کند و دوماً در راستای منافع عمومی حرکت کند و تحرک بیشتری داشته باشد؟
پاسبان: آقای دکتر احمدی اشاره کردند که به شکلهای مختلف کانون وکلا با محدودیت مواجه است. به طور مثال، وقتی شخصی دارد از چاه بالا میآید، یکی با قدرت اونجا ایستاده و با لگد زدن مانع از بالا آمدن فرد میشود. متأسفانه دولت یکی از همین افرادی است که مانع از عملکرد آزاد کانون میشود. در بسیاری از کشورهای دنیا، دولت نه تنها مانع نمیشود بلکه کمک میکند و فضا را برای فعالیت نهادی مانند کانون باز میگذارد. ما برای اینکه مثلا وکیل در هنگام مراجعه به دادگاه، با مانع مواجه نشود و مورد تفتیش و بازرسی قرار نگیرد، سالهاست در حال تلاش هستیم که این نوع رفتار با وکیل اهانت آمیز است. یا مثلاً صدا و سیما به عنوان رسانه ملی که با پول بیتالمال اداره میشود از هر فرصتی برای تخریب نهاد وکالت استفاده میکند. در چنین شرایطی، شما توقع دارید که کانون وکلا چه اقدامی انجام دهد؟! برای تلاش در راستای منافع ملی، اول باید یک ارادهای وجود داشته باشد که جایگاه نهاد وکالت را به عنوان قدیمیترین و پربارترین نهاد مدنی به رسمیت بشناسد و اجازه بدهد که این نهاد نقشش را ایفا کند، من فکر میکنم هنوز این اراده وجود ندارد.
احمدی: ساختار کانون وکلا به انتخاب وکیل و اعطای درجه وکالت محدود شده است. در اکثر کشورهای دنیا، پذیرش در وکالت و فعالیت به عنوان وکیل، مراحل پیچیده و سختی دارد. اینگونه نیست که هر شخصی پس از فارغالتحصیلی و با گذراندن کلاسهای تست در آزمون قبول شود و پس از یک دوره 18 ماه کارآموزی وکیل پایه یک شود و هرگونه پروندهای را بتواند قبول کند.
ما ساختارمان ایراد دارد. به نظر بنده باید این روش تغییر کند. مقلا در انگلستان و فرانسه وکیل کتبی داریم، وکیل شفاهی است و برخی فقط لایحه مینویسند و برخی میتوانند در دادگاه شرکت کنند. تا زمانی که وکالت در ایران تخصصی نشود تا زمانی که درجه بندی وکالت به این کیفیتی که باید باشد نشود، مشکلات حل نمیشود. ما به یک جراحی عمیق نیاز داریم. از طرفی همان عیبهایی که از گذشته تا به حال گریبان کانون را گرفته و کانون هیچ موقع نتوانسته از حقوق خودش دفاع کند. من با آقای نوروزی موافقم و معتقدم که ایرادهای زیادی به کانون وارد است. به طور مثال، یک نشریه علمی-پژوهشی در کانون وجود ندارد. در حالی که اساتید حقوق زیاد هستند. در خصوص لوایح هم موافقم که عملکرد کانون ضعیف است و بهتر از این میتواند عمل کند.
نوروزی: به نظر من نحوه نگاه به حرفه وکالت و طبقهبندی و درجهبندی این ها به جای خود، اما نکته مهم این است که در نظامات سیاسی هیچ وقت دولت خودش به تنهایی نمیآید قدرت را به بیرون از خودش منتقل کند. یعنی در ایران ما مطلقا نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که دولت خودش بیاید و اختیارات نهادهای صنفی و مدنی را افزایش دهد و از قدرت خودش بکاهد. دولت مانند شیر ژیان بر عملکرد بسیاری از سازمانها و نهادهای صنفی نظارت میکند و در حال کنترل آنهاست. آنچه مسلم است، وقتی که کانون وکلا در عرصه عمومی اعلام حضور نکند، طبیعتاً حکومت و سایر نهادها نیز به آن بازی نمیدهند. بنابراین مادامی که کانون وکلا حضور اجتماعی فعال نداشته باشد، نباید توقع داشت که بتواند امتیازات بیشتری از دولت بگیرد.