گرگ در لباس میش یا میش در لباس گرگ
داتیکان: سیدهادی رضوی دفاعیاتش را در دادگاه با سلام به حضرت زهرا (س) مطرح ساخت. وی در گفتوگویی با عنوان حامی جشنواره «مدافعان حرم» نیز سخن خود را با همین سلام و صلوات آغاز کرد و از خون شهدا و عزت کشور سخنها گفت.
به قول خودش هادی رضوی را در دادگاه یک بچه ریشوی مذهبی میدانند که شاید روی نوع پوشش، لباس پوشیدن و حرف زدنش حساب دیگری میکنند، اما امروز وقتی در جایگاه یک مفسد اقتصادی است، گویی نماینده دادستان رویکرد دیگری به وی دارد، اما نباید از نظر دور داشت که رضوی و رضویها مجرمانی در لباس مؤمنانه هستند نه مؤمنانی که مجرم میشوند.
با جماعت عجیبی روبهرو هستیم. جماعتی پر از تناقض، ریا، نیرنگ و فریب که نفاق، کینه و حب دنیا در قلبشان ناتمام است. شهید مطهری جملهای جالب در مورد نفاق بیان میکند: «منافق کسی است که فکر و اندیشهاش یکجور میگوید و زبانش جور دیگری، درست بر ضد آن. احساسات و عواطفش در یک جهت ولی تظاهرات ظاهریش در جهت دیگر!» قسمت دردناک ماجرا اینجاست که دقیقاً جماعتی دیگر به خاطر خطاهای برخی افراد مورد انواع تهمت، قضاوت و ناسزا قرار میگیرند و نتیجه این میشود از یک سو مردم به واسطه اقدامات این دست افراد، دین گریز و حتی دینستیز میشوند و از سوی دیگر عرضه دین را هم به نسل جدید و باورهای نو تغییر میدهند.
مصادیق این جمله و این مقدمه چند وقتی است که در دادگاه ویژه مفاسد اقتصادی بروز و ظهور یافته و به گونهای تا حدی اعتقادات مردم را دستخوش عوامفریبی کرده است.
هادی رضوی
هادی رضوی از جمله همین افرادی است که خواسته یا ناخواسته با هدف یا بیهدف امروز نماد همین جریان مذهبی شده که دوران دادگاهی خود را آن هم به صورت علنی طی میکند؛ کسی که دوران تحصیل خود را در مدرسه مؤتلفه اسلامی گذرانده و هلدینگ اقتصادی خود را فاطمی نامگذاری کرده است.
وی در اولین جلسه دادگاه حرف خوبی زد و ریشه درد را مورد اشاره قرار داد؛ او گفت: من بچه حزباللهی ریشو که به قول آقای قهرمانی (نماینده دادستان) فقط خوب سینه میزنم امروز باید از حیثیت یک مجموعه دفاع کنم تا مردم نگویند در قالب ریش، بخور بخور میکنند. امروز مانده بودم انگشتر دستم بکنم یا نه! وی در بخشی دیگری از دادگاه به وامهای ۲۰ میلیونی خود در یکی از مساجد اشاره کرد که به واسطه این وامها افراد بیبضاعت به سفر زیارتی میرفتند. سیدمحمدهادی رضوی متهمی است که دفاعیات خود را با سلام به حضرت زهرا (س) آغاز و لفظ «سید» را بسیار پررنگ ادا کرد. سلام آغازین رضوی در دادگاه، اتفاقاً در گفتوگوی وی به عنوان حامی جشنوارهای به نام «مدافعان حرم» هم بیان شده است و در آنجا عزت و آرامش امروز کشور را دقیقاً مدیون خون شهدا میداند.
در دادگاه دوم، هادی رضوی همچنان ظواهر امر را حفظ کرد و ادعا داشت: روند دادگاه به لطف امام حسین (ع) پیش میرود. تا جایی که خود گفت: از عمد میگویم به لطف امام حسین (ع)، چون به من گفتن عوضی مذهبی نما! باید مستند ارائه کنم و از این وضعیت دفاع کنم!
ژست دینی هادی رضوی حتی مورد نقد نماینده دادستان واقع شد و گفت: جالب است آقای رضوی با ژست دینگرایی حرف از مبازره با نزول بانکها هم میزنی!
حسین هدایتی
حسین هدایتی، متهم دیگری بود که همین روزها حکم وی قرار است صادر شود. مثل هادی رضوی که بر لفظ «سید» بودن و حسین هدایتی هم بر «حاجی» بودن خود تأکید داشت.
اشاره به آشناییهای خود در جنگ و جبهه از یک طرف و الفاظی، چون «من بچه مسلمونم»، «اهل رشوه نیستم» هم از سوی دیگر باعث شد تا نام وی هم در این گزارش قرار گیرد. هدایتی اعتقاد داشت در خانوادهای مذهبی بزرگ شده و میگفت: ۱۳هزار زندانی در این سالها آزاد کردم، به هزاران نفر وام قرضالحسنه دادم، اما خودم برای گرفتن وام محاکمه میشوم.
حاج حسین هدایتی خود را با پیشینه انقلابی معرفی کرد که خدمات عامالمنفعه زیادی را داشته است. وی خاطرنشان کرد، هزینههای زیادی صرف امور خیر، ساخت مسجد و حوزه داشته است. در جایی حتی به پرداخت خمس هم اشاره کرد که نماینده دادستان به وی گفت: از پول مردم خمس دادید! و چه جالب در جملات آخر دفاعیات خود گفت: به فرموده علی (ع) بترس از کسی که یاوری جز خدا ندارد یا آنجایی که دروغگو دشمن خداست، آخ خدا چهقدر دشمن داری!
قربانعلی فرخزاد
قربانعلی فرخزاد بزرگترین فرد حقیقی دریافتکننده تسهیلات دادگاههای ویژه بود. او هم میگفت، من خر دولتم من حمال دولتم! اما در کنار این دفاعیات اشارهای هم به ساخت مسجد داشت، اما این نماینده دادستان بود که خطاب به وی گفت: «نمیخواد مسجد بسازی پولهای بیتالمال را برگردان!»
در کنار این افراد، شاهد اخبار سوءاستفادههای اقتصادی مؤسسات اعتباری، چون ثامنالحجج از اسما مقدس از جمله نام مبارک و دلنشین آن حضرت برای جلب اعتماد مردم و تاراج سپردههای آن با محملهای مختلف هستیم. سؤال این است که آیا از این اسامی برای برکت فعالیتهای مؤسسات استفاده میشود یا سوءاستفاده افکار عمومی؟!
علیرضا زیبا حالت منفرد
جالب این بود که حتی علیرضا زیبا حالت منفرد یا همان جعبه سیاه پرونده بابک زنجانی هم که به قول خودش سالها در مالزی زندگی زندگی کرده است، گذری به همین قبیل واژهها داشت. دفاعیاتش را با قسمه جلاله به ذات مقدس الهی آغاز کرد. وی در بخشی از دفاعیات خود با تأکید براینکه به رغم مهاجرت، قلبش برای وطن میتپیده است، گفت: اینجا ولایت عشق است و پیرو سبک زندگی اهل بیت هستم، پیرو رسولی هستم که اخلاق مدار بود.
ایرانیان از دیرباز عشق و ارادت خالصانهای به قرآن کریم و اهل بیت عصمت و طهارت (ع) داشتهاند، بنابراین تکیه بر این موضوعات ژست خوبی برای جلب اعتماد مردم ماست. امام جواد (ع) در حدیثی کوتاه میفرمایند: «لَا تَکُنْ وَلِیّاً لِلَّهِ فِی الْعَلَانِیَةِ عَدوً لَهُ فی السِّر» یعنی تو از آنهایی نباش که در ظاهر طوری خودشان را جلوه میدهند که از دوستان خدا هستند، اما در خفا دشمن خدایند!
نباید فراموش کرد بازیکردن با اعتقادات مردم در پوشش عوامفریبی و مسائل دیگر، اتفاقاً بهدلیل دورشدن از مبانی اعتقادی و ارزشی است که به اسم خدمت، هم به خالق خیانت میکنند و هم به نگاه یک قشر! حفظ ظواهر دین برای عوامفریبی راهبرد انحرافی بنیامیه است.