خاطرات دفترخانه (قسمت اول): ازدواج کودکان
پرویز رضائی
داتیکان: مراجعه کننده خانمی 28 ساله و موضوع مورد درخواستش تنظیم سند در مورد مهریه و گرفتن وکالت طلاق از مرد بود. منتهی با این تفاوت که خانم آمادگی داشت برای گرفتن وکالت جهت موافقت با طلاق توافقی علاوه بر مهریه و نفقه و اجرت المثل و سایر حقوق مالی خود ۳۵ میلیون تومان هم به شوهرش پول دستی بدهد! (بذل کند).
خانم با ارائه کارت ملی خودشان گفت: آقا تو را به خدا به چهره مظلومش نگاه نکنید. هر کس او را میبیند فکر میکند امامزاده است اما نمیدانید چه آدم موذی و بدذاتی است. چند ساله که بیکار است. دنبال کار هم نیست و همه مخارج خانواده را من تامین می کنم.
از شغلش پرسیدم، گفت در یکی از بیمارستان های خصوصی کار میکند. پدرش هم به دلیل اختلافات دختر و دامادش تازه از شهرستان آمده و همراه زن جوان آمده بود برای تعیین تکلیف حضانت طفل مشترک در وکالت نامه. پرسیدم اگر فرزندی دارند چند ساله است؟ که خانم گفت دخترشان ۱۶سال دارد!
برای یک لحظه بی اختیار به چهره پدر دختر خیره شدم. ازدواج دختری ۱۲ ساله و روانه کردن آنها به تنهایی از شهرستانی کوچک به شهری بزرگ با وجود انواع آسیب هایی که در تهران انتظارش را می کشید؟! نمی دانستم چه بگویم با لهجه شمالی حرفهایی زد که زیاد بخاطرم نمانده.
هر دو آنها بعد از ارائه مدارک و مستندات، تا آماده شدن سند و مراجعه مجدد آن دفترخانه را ترک کردند.
دو سه ساعت بعد زنگ تلفن به صدا در آمد همان خانم بود با صدای بغضآلود از من خواست برای نوشتن سند فعلا دست نگهدارم چون شوهرش زیر توافقشان زده و برای امضای سند و دادن وکالت علاوه بر بخشیدن همه مطالبات من و ۳۵ میلیون تومان که قرار بود نقدا دریافت کند خواسته بود تا تمام اثاثیه خانه و دار و ندارش را هم در برابر حق طلاق به او واگذار کند!
نکته حقوقی داستان: در قوانین ایران زن حق طلاق ندارد مگر اینکه بتواند شرایط 12 گانه درخواست طلاق را در دادگاه ثابت کند. این مساله یکی از عوامل تعیین مهریه سنگین است. زنها سعی می کنند با وعده بخشیدن تمام مهریه شوهر را به طلاق توافقی راضی کنند اما این راهکار همیشه جواب نمیدهد چون اگر مرد حاضر به جدایی نباشد و مشکل اخلاقی و مالی بزرگی هم نداشته باشد هیچ راهکار قانونی برای وادار کردن او به طلاق وجود ندارد.