نجفی: ادعای وکیل خانواده میترا درباره خارج کردن پول از حساب بانک او
داتیکان : شهردار اسبق تهران گفت من ماشینم را فروختم و پول آن را از حساب برداشتم تا خانواده استاد نتوانند از آن استفاده کنند در حالی که اصلا چنین چیزی صحت ندارد زیرا من از ۷ خرداد در بازداشت هستم و بیرون نرفتم تا بتوانم پولی را خارج کنم.
به گزارش داتیکان و به نقل از خبرنگار قضایی خبرگزاری تسنیم، محمدعلی نجفی در ادامه ارائه دفاعیات خود در دومین جلسه محاکمه به نوشتن پاسخ استعلام سازمان بازرسی در خصوص تاسیس صندوق ذخیره اشاره کرد و گفت: من عصر روز قبل از حادثه از دو ساعت و نیم وقت گذاشتم و پاسخ سازمان بازرسی درباره صندوق ذخیره فرهنگیان را تهیه کردم که اکنون نزد نماینده دادستان است و وقتی مأموران روز حادثه به منزل ما آمده بودند آن را پیدا کردند. بنابر این اگر قصدی برای قتل داشتم نمینشستم پاسخ سازمان بازرسی را بنویسم.
وی ادامه داد: حتی چند روز قبل برای خریدن منزل جدید به جمع کردن پولها و گرفتن وام با دو تن از دوستان صحبت کردیم و چند روز قبل از آن نیز به اخوی خود زنگ زدم و گفتم زندگی ما خوب است و نگران نباشید بنابر این قصد قتل نداشتم اما اختلافات ما به جایی رسیده بود که به این نتیجه رسیدم که باید جدا شویم.
شهردار اسبق تهران در ادامه به نحوه داشتن اسلحه اشاره کرد و گفت: در سال 60 ترورهای کور خیابانی منافقین، گروهک فرقان و ... زیاد شده بود اوایل تیر یا اواخر خرداد زمانی که ترور مرحوم شهید رجایی و شهید باهنر بود من وزیر فرهنگ و آموزش عالی شدم و آن زمان در شورایعالی امنیت تصمیمگیری شد مسئولانی در که در معرض ترور هستند مسلح باشند. هر کدام یک قبضه سلاح کمری داده شد که من هم یکی از آنها بودم
وی افزود: یک کلت برتا داند و من اوایل آن را همراه خود میبردم اما بعد که فضای کشور آرام شد هیچ وقت اسلحه همراهم نبود؛ نه اسلحه همراهم بود و نه کسی سوالی درباره آن میکرد و تا جایی که میدانم به صورت خودکار توسط حراست دستگاه یا تاکید محافظان کارت حمل سلاح تمدید میشد و من فکر کردم تمدیدها 10 ساله است و آخرین بار توسط حراست ریاست جمهوری یا مسئول تیم حفاظت کارت حمل سلاح تمدید شد.
وی گفت چون هیچ وقت سلاح را همراه خود نمیبردم کارت آن هم همراهم نبود و بارها میخواستم سلاح را برگردانم زیرا به دردم نمیخورد. سال 70 بود که وزارت دفاع یک اسلحه مسلسل جدید تولید کرده بود و رنگ طلایی داشت و به هرکدام از وزرا یک قبضه از این اسلحه دادند. دو الی سه ما این اسلحه را نگه داشتم و بعد از آن همراه خود تحویل تیم حفاظت دادم تا برگرداند اما سرتیم گفت این را نگه دارید زیرا زحمتی برای شما ندارد. بنابر این کارت حمل سلاح را از روی قصور تمدید نکردم و فکر میکردم که تمدید آن 10 ساله است.
وی ادامه داد: این اسلحه را در منزل قبلی که با همسر اولم بودم در جایی پنهان کرده بودم تا کسی نبیند و البته میدانستند من سلاح دارم و بعد که به منزل جدیدی که برای مرحومه گرفته بودم نقل مکان کردیم اسلحه را هم داخل چمدان لباسهای تابستانی که استفاده نمیکردم گذاشتم و حتی مرحومه چند بار پرسید که اسلحهات را آوردهای. من پاسخ مثبت دادم و از من خواست طرز کار با اسلحه را به او یاد بدهم که گفتم صلاح نیست و حتی به شوخی مرحومه مطرح کرد که اسلحه را بیاور تا خودمان را بکشیم و من هم گفتم پس اول مرا بکش و اگر دلت آمد خودت را بکش.
نجفی افزود: دو شب قبل از حادثه که به تدریج داشتیم وسایل را میچیدیم نوبت دیدن لباسهایی که اسلحه داخل آن بود رسید. حین چیدن لباسها مرحومه اسلحه را که وسط لباسها بود و آن را به من داد که داخل کمک گذاشتم تا سر وقت در جایی پنهان کنم اما مرحومه گفت برویم شام بخوریم و حواسم پرت شد و یادم رفت که اسلحه را بردارم و خشاب را خارج کنم و جای امنتری بگذاریم. روز حادثه وقتی پشت سر مرحومه با حالت خشم و عصبانیت رفتم چشمم به اسلحه افتاد و آن را برداشتم تا به او نشان بدهم که آن اتفاق به وجود آمد.
شهردار اسبق تهران گفت: امیدوارم این اظهارات گمانهزنی در فضای مجازی و غیرمجازی حتی توسط مسئولین، بکاهد و امیدوارم خداوند با لطف به من و آن مرحومه نگاه کند و از گناهان هر دوی ما بگذرد. و این شرایط ممکن است برای هر کسی پیش بیاید همانطور که برای من پیش آمد و روزگار من آن مرحومه و خانواده من را دگرگون کرد.
در ادامه قاضی کشکولی گفت: با توجه به دفاعیات آقای نجفی از اولیای دم و وکلای ایشان در راستای وظیفه دادگاه میخواهم که از قصاص گذشت کنند زیرا باعث میشود آلام و آثار اجتماعی جرائمی که مهم هستند و زندگی را دگرگون میکنند کاهش یابد و وظیفه دادگاه است که از اولیای دم و وکلای آنها تقاضای سازش و گذشت داشته باشد زیرا قصاص یک فرد نمیتواند جایگزین قتل مرحومه باشد و در موازین اسلامی ما نیز درباره فرهنگ گذشت صحبت شده است.
قاضی در ادامه خطاب به نجفتی گفت: شما در نیروی انتظامی و دادسرا اظهارات زیادی در خصوص قتل و نگهداری سلاح و استفاده از آن و دستنوشتههایتان دارید آیا این اظهارات را قبول دارید؟
وی پاسخ داد: کدام اظهارات را میگویید؟ زیرا روز اول و دوم واقعا تسلط به خود نداشتم و مرتب با خود کلنجار میرفتم که آنچه اتفاق افتاده برای خودم تجزیه و تحلیل کنم و حتی همان شبی که در آگاهی بودم از من خواستند با صدا و سیما مصاحبه کنم اما گفتم که نمیتوانم و آنها پاسخ دادند که شایعه شده که شما به خارج از کشور فرار کردی و من با آنها صحبت کردم.
وزیر پیشین آموزش و پرورش به اظهارات وکیل اولیای دم مبنی بر اینکه که وی مقتوله را مهدورالدم شناخته است گفت: برخلاف آنچه وکیل اولیای دم گفته است بارها گفتند که اصلا چنین چیزی نیست و بارها از من سوال شد و من هم پاسخ دادم که حتی اگر معتقد به مهدورالدم بودن هم باشم دلیل نمیشود خودم حکم قتل اجرا کنم.
وی همچنین درباره ادعای دیگر وکیل اولیای دم مبنی بر اینکه نجفی مقتوله را پرستو میدانسته گفت: در هیچ جا و هیچ زمانی اصلا لفظ پرستو رابه کار نبردم و در فضای مجازی برخی افراد این موضوع را نوشتند که باید از خود آنها سوال کنید.
نجفی افزود: وکیل اولیای دم در اظهارات خود گفت: من ماشینم را فروختم و پول آن را از حساب برداشتم تا خانواده استاد نتوانند از آن استفاده کنند در حالی که اصلا چنین چیزی صحت ندارد زیرا من از 7 خرداد در بازداشت هستم و بیرون نرفتم تا بتوانم پولی را خارج کنم. بابت رهن منزلی که برای مرحومه گرفته بودم بدهی داشتم که ماشین خود را به قیمت 200 میلیون تومان فروختم و بخشی از بدهی را دادم و بخش دیگر نیز داخل حساب بانکی گذاشتیم تا شاید بتوانیم با جمع کردن پولهای خود و قرض گرفتن از دوستان و آشنایان خانهای که مد نظر مرحومه بود خریداری کنیم. اما باز هم پولمان نمیرسید.
نجفی گفت: آنچه میگویم برای تبرئه خودم نیست و حتی از روز اول به دنبال قصاص خودم بودم تا احساس بد وجدانی که در خودم وجود داشت تخلیه شود. بنابراین این اظهارات را به هیچ وجه برای برائت خودم نمیگویم و واقعا بدون قصد به سوی مرحومه رفتم و قرائن برای آن وجود دارد و حتی لوله اسلحه را به سمت بالا گرفته بودم و نمیدانم چطور گلوله به وی خورد و حتی تا زمانی که در آگاهی حضور یافتم نمیدانستم که به دست مرحومه تیر خورده است.
در ادامه قاضی دادگاه بخشی از اظهارات نجفی در مرحله بازجویی را قرائت کرد و گفت: شما در بازجویی گفتهاید که خشاب از قبل در سلاح بود ولی مسلح نبود و روی ضامن قرار داشت و وقتی طرف حمام رفتم آن را مسلح کردم، آیا این اظهارات را قبول دارید؟
نجفی افزود: نه؛ قبول ندارم. واقعا آن موقع نمیدانستم چه شده و چه کار کردم و هر چه فکر میکنم در فاصلهای بین رفتن از اتاق خواب به سمت حمام غیر از برداشتن بالش کار دیگری انجام ندادم و سلاح از قبل مسلح بود.
وی در پاسخ به این سوال که فرزند میترا استاد چه ساعتی از منزل خارج شد گفت: آژانس را برای ساعت 9 صبح رزرو کرده بودیم و فکر میکنم حدود ساعت 9 و 5 دقیقه مهیار از منزل خارج شد تا به مدرسه برود واین اتفاق هم حدود ساعت 9:30 صبح اتفاق افتاد.
وی در پاسخ به سوال دیگر قاضی مبنی بر اینکه آیا نامه را قبل از وقوع قتل نوشتید زیرا از نظر محتوایی بار حقوقی دارد و دارای دستهبندی است گفت: نمیدانم مطلبی که نوشتم بار حقوقی دارد یا خیراما نامه را بعد از واقعه نوشتم و حتی حدود 20 دقیقه بعد از این اتفاق نمیدانستم چه کار کردم و قدم میزدم به بالکن میرفتم و نمیدانستم چه شده است. آن نامه را در این شرایط و با سرعت نوشتم و از خط نامه نیز سرعت در نگارش مشخص است و به هر حال ذهن دستهبندی شده دارم کما اینکه نامهای که به سازمان بازرسی نوشتم را هم میتوانید نگاه کنید. بنابراین با قصد و غرض حقوقی نامه را ننوشتم. نامه را با سرعت نوشتن و وقتی راننده رسید نامه تمام نشده بود و برای همین از او خواستم که در ماشین منتظر بماند.
نجفی گفت: نگارش نامه حدود 25 تا 30 دقیقه زمان برد و حتی وقتی نامه تمام شده بود باز هم چیزهایی به آن اضافه کردم که میتوانید در خط آخر نامه ببینید.
در ادامه قاضی کشکولی به وجود یک دستنوشته بر روی میز ناهارخوری نجفی اشاره کرد که شهردار اسبق تهران گفت: بله، این دستنوشته که حدود 2 برگه است من نوشتم.
در این هنگام قاضی کشکولی دستنوشته موجود را به رویت نجفی رساند که او پاسخ داد: این دستنوشته مربوط به آن روز نیست بلکه مربوط به تاریخ 20 اسفند سال 97 است و مطالبی که روی آن نوشته شده مطالبی است که در یک دعوای تلفنی مرحومه به من گفته است و چون مرحومه همیشه صدای مرا ضبط میکرد من آن روز مطالبی را که به من میگفت یادداشت میکردم تا بعدا اگر مناظره و دعوای دیگری پیش آمد آن را یادآوری کنم.
در ادامه قاضی کشکولی گفت: آن نامهای که میگویید روی میز نهارخوری بود درست است و اکنون در پرونده موجود است.
رئیس دادگاه همچنین به گزارش پلیس 110 در تاریخ 16 خرداد 97 و مراجعه به منزل نجفی اشاره کرد که نجفی پاسخ داد: در طول دو الی سه بار در درگیریهایی که با هم داشتیم موضوع خیلی حاد شد و در یک مرتبه که مرحومه دست خود را با تیغ بریده بود اما سطحی بود به اورژانس زنگ زدیم و چون در تلفن گفتند که موضوع خودزنی است خود اورژانس پلیس 110 را خبر کرد و این مسئله مربوط به آن زمان است.
در ادامه جلسه فیلم دوربینهای مداربسته از زمان خروج نجفی از منزل نشان داده شد و قاضی 2 دقیقه تنفس اعلام کرد.