خوانشی بر شناسایی فلسطین به عنوان دولتی خودمختار و داعش به عنوان گروهی تروریستی در قواعد بین المللی
داتیکان: امروزه، در نظام بینالمللی موضوع مهمی که مطرح است، بحث شناسایی است. شناسایی به معنای به رسمیت شناختن کشور تازه تاسیس از سوی سایر کشورهاست.
به گزارش قانون، از دیدگاه حقوق بینالملل، دولت یا کشور از اجتماع دائم و منظم گروهی از افراد که در سرزمین مشخص به طور ثابت سکونت گزیده و مطیع یک قدرت سیاسی مستقل هستند، تشکیل شده است. چنین کشوری دارای استقلال و حاکمیت کامل بوده و اهلیت برقراری روابط با سایر کشورها را دارد. با این توصیف سه عنصر اصلی در تشکیل کشور نقش دارند: جمعیت، سرزمین و حکومت.جمعیت مجموعه افراد حقیقیاند که با پیوندی به نام «تابعیت» در سرزمینی مشخص زندگی میکنند و در مورد کمیت آن حدنصابی وجود ندارد. به اعتقاد «گروسیوس» کشور و ملت غیرقابل تفکیکاند و با انتقال جمعیت از محلی به محل دیگر «کشور» نیز منتقل میشود. عنصر ارضی یا سرزمین، محدودهاي جغرافیایی است که شامل قلمرو خشکی، دریایی و هوایی میشود و با مرزهای نسبتا مشخص متمایز میگردد و سرزمین عامل اصلی تشکیل کشور است. سومین عنصر ،تشکیل کشور حکومت یا قدرت سیاسی است که جزء تجزیهناپذیر آن کشور است. برای آنکه قدرت سیاسی به طور موثر اعمال گردد، باید به صورت واقعی کلیه اقتدارات حقوق عمومی و خصوصی اعمال شود و از همه مهمتر آنکه اقتدار سیاسی باید مشروعیت داشته باشد. مشروعیت داشتن باید ناشی از اراده جمع باشد و افراد سرزمین، اراده خود را در گزینش آن اعلام کنند و این اراده باید به صورت آزادانه باشد. از این رو برای تبیین موضوع، به بررسی حقوقی شرایط حاکم بر دو نمونه مهم میپردازیم. اول داعش به عنوان گروهی تروریستی که شناساییاش بر مبنای اصول حقوقی ناممکن به نظر میرسد و سپس فلسطین به عنوان سرزمینی جامعالشرایط برای ایجاد یک دولت-کشور مستقل که نه به دلایل حقوقی که بر مبنای مناسبات سیاسی کشورهای قدرتمند، دولتبودنش شناسایی نشده است.
شناسایی داعش به عنوان گروهی تروریستی
«داعش» یا همان «دولت اسلامی عراق و شام»، گروه تندروی اسلامگرای خاورمیانه است که نام خود را پس از گسترش تصرفات در عراق و سوریه، حکومت اسلامی نهاد. اگر با سهمعیار شناخته شده در حقوق بینالملل و شرایط دولت بر اساس کنوانسیون «مونته ویدو»(1933) میان کشورهای آمریکایی، پیش برویم این عناصر همانطور که پیش تر گفته شد، شامل جمعیت، سرزمین معین، حکومت و اهلیت برقراری روابط با سایر دولتهاست. بر مبنای عنصر جمعیت، این گروه شامل افرادی میشود که گرچه علقهای به نام تابعیت بر آنها اطلاق نمیگردد اما بر مبنای همبستگیهای زبانی یا فرهنگی-اعتقادی دارای جمعیتی نسبتا منسجم هستند. با اشغال کردن بخش بزرگی از شمال عراق و شرق سوریه، موصل و دیگر بخش های لیبی و نیجریه و برگزیدن شهر رقه به عنوان پایتخت، برای خود محدوده مشخص جغرافیایی مشخص کردند تا چهارچوب اعمال حاکمیتشان مشخص گردد. سومین عنصر تشکیل دولت-کشور، قدرت سیاسی است که با نامیدن حکومت اسلامی و تشکیل خلافت جهانی به رهبری «ابوبکر البغدادی»، داعش پایگاه سیاسیاش را به زعم خود رسمیت بخشید. همچنین با راهاندازی شبکه تلویزیونی، گاردهای نظامی، چاپ اسکناس با واحد دینار داعش و حتی برگزاری گشتهای گردشگری، به نوعی درصدد آن شد که به حکومت خود رسمیت کامل بخشد. اما امروزه، در نظام بینالمللی موضوع مهمی که مطرح است، بحث شناسایی است. شناسایی به معنای به رسمیت شناختن کشور تازه تاسیس از سوی سایر کشورهاست. با وجود اینکه گروه داعش چندین شهر را در تصرف دارد، اما در نظام حقوق بینالملل هیچکشوری آن را به عنوان یک کشور به رسمیت نشناخته است. سازمان ملل متحد، رسانههای غربی و خاورمیانهای، داعش را یک سازمان یا گروهک تروریستی توصیف کردهاند و عفو بینالملل داعش را به نقض گسترده موازین حقوق بشر متهم کرده و با نقض کنوانسیونهای چهارگانه ژنو ممکن است عنوان جنایتکار جنگی هم بر این گروه تروریستی اطلاق گردد. اگرچه عمل شناسایی، فرع بر تشکیل کشور است و ابتدا کشوری باید به صورت مشروع و قانونی تاسیس گردد تا بحث شناسایی به میان آید، امروزه سازمان ملل در قطعنامهای که تصویب کرده، از داعش به عنوان گروه تروریستی یاد کرده و با تاکید بر سایر قطعنامههای مصوب علیه تروریسم، از کشورهای عضو، تقاضای همکاری و تحریم این گروه و اعمال فشار نسبت به آن را کرده است. با تشکیل ائتلاف جهانی علیه داعش و جلوگیری از حمایت خارجی داعش، کشورهای عضو ائتلاف متعهد شدند که مانع از جریان تامین مالی براي دولت اسلامی شوند.در حقوق بینالملل، شناسایی، عملی الزامی به شمار نمیرود و بحث شناسایی ممکن است با مبانی سیاست یا اعمال معیارهای شخصی دول، خلط گردد و اصل «حق ملتها در تعیین سرنوشت خود» نادیده گرفته شود که این خود مغایر اصول حقوق بینالمللی است. اما این اصل تا جایی قدرت پیشروی دارد که مغایر «قاعده ممنوعیت توسل به زور» نگردد که این قاعدهای آمره و مطلق است. طبق نظریه «استیمسون» و یا «عدم شناسایی»، که در مارس 1932 مورد قبول جامعه ملل هم قرار گرفته، عدم شناسایی کشور جدید یا هر وضعیت دیگری که ناشی از اعمال غیرقانونی زور باشد، با استناد به قاعده ممنوعیت توسل به زور پذیرفته شده است و کشورها الزامی به شناسایی این گونه دول ندارند. مستنبط از این اصل و مواضع سازمان ملل و قطعنامههای شورای امنیت و مواضع سایر دول و عدم برقراری روابط دیپلماتیک در عرصههای بینالمللی، شناسایی داعش به عنوان یک دولت-کشور دشوار است چرا که امروزه چیزی که واضح است، کشتار و جنایات وحشیانه این گروه، حملات شیمیایی، بردهداری و نقض دیگر اصول و موازین انسانی است به طوری که نام گروه داعش، با سازمانی تروریستی همسو است تا کشور یا سازمانی نوپا که بخواهد حمایتهای جامعه بینالمللی را برای به رسمیت شناختن خود جلب کند. امروزه با وجود اینکه گروه داعش چندینشهر را در تصرف خود دارد اما در نظام حقوقی بینالمللی هیچ کشوری این پدیده را به عنوان یک دولت به رسمیت نشناخته است.همانطور که پیشتر ذکر شد، از نظر حقوقی و تاریخی، یک دولت زمانی شکل میگیرد که سه عنصر جمعیت، سرزمین و قدرت سیاسی را به صورت توامان داشته باشد و در عین حال مورد شناسایی جامعه بینالمللی هم قرار گیرد.
شناسایی دولت خودمختار فلسطینی به عنوان نهادی آزادی بخش
حال در مورد «سرزمین فلسطین» و یا «دولت فلسطین» هم این معیارها وجود دارد که در ادامه به آن خواهیم پرداخت و اشارهای هم به مواضع جامعه بینالمللی و همچنین سازمان ملل در خصوص شناسایی فلسطین به عنوان یک دولت-کشور خواهیم داشت.تاریخچه موضوع فلسطین از دیدگاه حقوق بینالملل در واقع از بدو تاسیس سازمان ملل وجود داشته است. البته پیش از آن هم، درست بعد از پایان جنگ جهانی اول و اضمحلال امپراطوری عثمانی، طبق تصمیم جامعه ملل، قیمومت سرزمین فلسطین به انگلیس واگذار شد، لیکن در سالهای پس از جنگ جهانی دوم موقعیت انگلیس در فلسطین به تدریج بدتر شد و انگلیس در سال 1947 اعلام کرد که خواستار پایان دادن قیمومت خود بر فلسطین است و مسئولیت اداره فلسطین را به سازمان ملل متحد واگذار کرد. در نوامبر 1947 مجمع عمومی سازمان ملل با اکثریت آرا توانست طرح تجزیه فلسطین را برای خاتمهبخشیدن به مناقشات اعراب و یهودیان در قطعنامه 181 به تصویب برساند. لیکن کشمکشها و جنگهای داخلی کشورهای عرب و مسلمان همسایه که با این طرح تجزیه مخالف بودند، بالا گرفت و عملا این طرح هیچگاه عملی و اجرایی نشد. امروزه اختلافات زیادی در باب شناسایی فلسطین به عنوان یک دولت وجود دارد چرا که موجودیتی خاص در سازمان ملل تحت عنوان عضو ناظر دارد و به عنوان نهضتی آزادیبخش است که حق شرکت و تبادل نظر و یا هر موضوع مرتبط با آن را، بدون داشتن حق رای داراست.
اما بحث شناسایی آن به عنوان یک دولت-کشور فراتر از آن است. طبق معیارهای بینالمللی کنفرانس مونته ویدیو، که اولین شرط آن جمعیتی دائمی است، فلسطین از این باب مشکلی ندارد؛ چرا که جمعیتی ثابت از ابتدا تا به امروز داشته است. اما بحث سرزمین که همواره بحثبرانگیز بوده، کثرت بخشهای نامشخص و نبود مرزهای دقیق و ادامه شهرکسازیهای اسراییل، ارتباط بین بخشهای فلسطین را که به مثابه یک کشور مجمعالجزایری که روی خشکی قرار گرفتهاند، دشوار ساخته است. مرزهای سال 1967 هم که همواره مورد اختلاف بوده، هیچگاه شفافسازی نشد تا موقعیت جغرافیایی فلسطین به عنوان یک سرزمین مشخص مورد قبول اتفاق جامعه بینالمللی گردد. حکومت هم باید به گونهای باشد که همه قدرتهای داخلی از آن منشعب شود و تشکیلات خودگران فلسطین که بر کرانه باختری رود اردن و نوار غزه محدود شده است، نشانگر قدرت سیاسی منطقه است. همچنین مجلس ملی فلسطین نهاد قانونگذاری این سازمان است که هر دوسال یک بار تشکیل جلسه میدهد و کمیته اجرایی 18 نفره آن را تعیین میکند.در حقوق بینالملل برای شناسایی نهضتهای آزادیبخش، معیارهایی وجود دارد که اگر نتوانیم نام دولت-کشور بر فلسطین بگذاریم، به سادگی میتوان برای فلسطین شخصیت بینالمللی قایل شد زیرا نهضتهای آزادیبخش برای اینکه تابع حقوق بینالملل به شمار روند، باید مبارزهشان علیه استعمار، اشغال خارجی یا رژیمهای نژادپرستی باشد و به صورت سازمان و تشکیلات منظم درآمده باشند و نماینده ملتی باشند که از لحاظ قومی، مذهبی و فرهنگی به هم مرتبط باشند. این نهضتها که به شکل سازمان درآمدهاند از سوی برخی کشورها به رسمیت شناخته شدهاند و حتی روابط دیپلماتیک نیز میان آنها برقرار است و یا حتی بعضی کشورها اجازه تاسیس نمایندگی دیپلماتیک مانند سفارت اعطا کردهاند که نمونه بارز آن، اجازه تاسیس سفارت فلسطین به سازمان آزادیبخش فلسطین از سوی دولت جمهوری اسلامی ایران است. همچنین طرح رسمیت دولت فلسطین برای اولین بار توسط سازمان آزادیبخش فلسطین در 15 نوامبر 1988 در الجزایر تشکیل شد. کشورهای عضو سازمان ملل متحد در زمان حکومت محمودعباس به درخواست فلسطینیها رای موافق دادند و از «نهاد ناظر» به «کشور ناظر غیر عضو» ارتقا پیدا کرد. کشور فلسطین در سال 2014 درخواست عضویت به دهنهاد بینالمللی را ارائه داد و در ماه آوریل به عضویت کنوانسیون ژنو درآمد. امروزه کشورهای زیادی فلسطین را به رسمیت شناختهاند و مبارزات مردم فلسطین علیه اشغال اسراییل و خاتمه بخشیدن به شهرکسازیها ادامه دارد. علیرغم تمام مناقشات و منزاعاتی که در مورد مساله فلسطین وجود دارد، ملاحظات و مواضع سیاسی کشورها تعیینکننده سرنوشت فلسطین به عنوان موجودیتی در حقوق بینالملل است که ملعبه سیاستگذاریهای دولتها و روابط پنهانی دول در عرصه جامعه جهانی است و از معضلات امروزین حقوق بینالملل هم خلط مباحث آن با معیارهای حقوقی است که باید برای آن دو قایل به تفکیک شد. هدف جامعه جهانی امروز و حقوق بینالملل، حرکت به سمت صلح و پایان بخشیدن به اختلافات و مناقشات حقوقی و سیاسی است؛ هر چند در بحث شناسایی، از شناسایی نهضتآزادی بخش فلسطین و گروه داعش سخن به میان آوردیم تا با معیارهای حقوقی در بحث شناسایی و فرآیند به رسمیت شناختن آن توسط سایر کشورها آشنا شویم، اما در حقیقت این دو موجودیت نه تنها مشابهتی به یکدیگر ندارند بلکه در تضاد هستند و باید در به رسمیت شناختن موجودیتهایی که هنوز نام «دولت» بر آنها نهاده نشده است، مکانیزم عملکرد و اهداف فعالیتهایشان را در نظر گرفت. چرا که حرکت یکی به سوی «آزادی» است و آن دیگری به سوی «اسارت».